آیه 57 سوره زمرReviewed by متین on Apr 24Rating: 4.5آیه 57 سوره زمر

♦ آیه 57 سوره زمر ♦

أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ

دسترسی سریع به خدمات

ترجمه آیه
تفسیر آیه
نکته آیه
تفسیر روایی
معرفی اجمالی سوره

ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)

یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت می‌کرد، از پرهیزگاران بودم!»
|يا بگويد: اگر خدا مرا هدايت مى‌كرد، بى‌شك از پرهيزگاران مى‌شدم
يا بگويد: «اگر خدايم هدايت مى‌كرد، مسلماً از پرهيزگاران بودم.»
یا آنکه (از فرط پشیمانی در پی آرزوی محال آید و) گوید: (افسوس) اگر خدا مرا (به لطف خاص) هدایت فرمودی من نیز از اهل تقوا بودم.
یا بگوید: اگر خدا هدایتم می کرد، بی تردید از پرهیزکاران بودم،
يا بگويد: اگر خدا مرا هدايت كرده بود، من از پرهيزگاران مى‌بودم.
یا بگوید اگر خداوند مرا هدایت کرده بود، بی‌شک از پرهیزگاران بودم‌
يا بگويد: اگر خداى مرا راه مى‌نمود هر آينه از پرهيزگاران مى‌بودم.
یا این که نگوید: اگر خداوند راهنمائیم می‌کرد از زمره‌ی پرهیزگاران می‌شدم (و هم‌اکنون همچون ایشان در بهشت بسر می‌بردم. امّا دیگر گذشت).
یا بگوید: «اگر خدا به‌راستی هدایتم می‌کرد، به‌درستی از پرهیزگاران بودم.»
یا گوید اگر خدا هدایتم می‌کرد همانا می‌شدم از پرهیزکاران‌
Or say, “Had Allah guided me; I would have been of the pious.”

تفسیر های آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ «57»

يا آن كه (از شدّت اندوه) بگويد: «اگر خداوند هدايتم كرده بود، از پرهيزكاران بودم».

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‌ عَلى‌ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ (56) أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (57) أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (58) بَلى‌ قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ (59) وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ (60)

ترجمه‌

تا مبادا گويد كسى اى اندوه و پشيمانى بر آنچه كوتاهى كردم در امر خدا و همانا بودم از مسخره كنندگان‌

يا گويد اگر آنكه خدا راهنمائى كرده بود مرا هر آينه بودم از پرهيزكاران‌

يا گويد هنگاميكه بيند عذاب را كاش ميبود براى من بازگشتى پس بوده باشم از نيكوكاران‌

آرى بتحقيق آمد تو را آيتهاى من پس تكذيب نمودى آنرا و سركشى كردى و بودى از كافران‌

و روز قيامت مى‌بينى آنها را كه دروغ بستند بر خدا كه رويهاشان سياه شده آيا نيست در دوزخ جائى براى تكبر كنندگان‌

تفسير

خداوند متعال بيان فرموده است مقصود خود را از امر بمتابعت قرآن و احكام الهى كه در آيه سابقه بيان شد و آن آنستكه مبادا كسى روز قيامت اظهار حسرت و ندامت نمايد بر تقصير خود در طاعت و قرب بحق با آنكه از سخريّه كنندگان به پيغمبر و اهل ايمان و قرآن و احكام خدا و اولياء او باشد يا بگويد خدا اگر مرا هدايت نموده بود بدين حق از معاصى اجتناب مينمودم و باين عاقبت وخيم گرفتار نميشدم يا بگويد در وقت مشاهده عذاب اگر من دوباره بدنيا برگردم از مردمان نيكوكار خواهم شد در حاليكه حجّت از خداوند بر آنها تمام نشده باشد ولى چون از جانب خداوند بر آنها اتمام حجّت شده بارسال رسول و انزال كتاب و تعيين امام خداوند ميفرمايد بلى آمدند آنها از جانب من نزد تو و تكذيب نمودى و تكبّر كردى از پيروى آيات الهى و از كفّار بودى و گفته‌اند هر يك از اين اقوال سه‌گانه را دسته‌اى گويند يا يكنفر در اوقات متعدّده هر سه را گويد و ردّ خداوند راجع بقول دوم است و بنظر حقير كلام الهى مبنى بر فرض اين اقوال است نه وقوع آن و جواب خداوند هم راجع بهر سه قول است بر تقدير وقوع بتقريب آنكه آرى وسائل هدايت الهيّه موجود بوده و خودت كوتاهى نمودى در اهتداء و بهواى نفس خود عمل كردى و كافر شدى اگر هم برگردى باز همان است كه بود و پشيمانى امروز سودى ندارد و كلمه بلى كه معمولا بعد از نفى واقع ميشود باعتبار فرض صدور اين اقوال است با نفى هدايت الهى كه گويندگان در نظر گرفته‌اند چون صدر آيه اوّل دلالت دارد بر آنكه غرض الهى در انزال كتاب آنستكه بندگان از اين قبيل اظهارات ننمايند با نبودن امر الهى‌


جلد 4 صفحه 507

بمتابعت كتاب و احكام آن و تمام نبودن حجّت از حق بر خلق ولى در صورت بودن امر خدا جواب اين اظهارات همان است كه ذكر شد و حجّت از حق بر خلق تمام است ولى مفسّرين كلام متضمّن نفى را همان قول دوّم دانسته‌اند لذا جواب را مخصوص بآن پنداشته‌اند و فرموده‌اند مفاد آن آنستكه تو مرا هدايت بحق ننمودى و باين جهت اشكالاتى بايشان متوجّه شده و جوابهائى داده‌اند كه مجال ذكر آنها نيست و دخول علامت تأنيث در اقوال ثلاثه باعتبار نفس و تذكير ضمائر در خطابات باعتبار انسان است و مؤيّد نظريّه حقير آنست كه خداوند فرموده روز قيامت مى‌بينى روى‌هاى كسانيكه دروغ بستند بخدا سياه است آيا نيست در جهنم جايگاهى براى تكبّر كنندگان چون ظاهر از دروغ بستن آنها بخدا همان اظهارات و تمنّياتى است كه با ادّعاء عدم هدايت الهيه مينمودند ولى حضرات فرموده‌اند مراد نسبت قرار دادن شريك و گرفتن زن و فرزند است بخدا و در هر حال استفهام تقريرى است يعنى مسلّما جهنم جاى آنها است و در روايات متعدّده از ائمه اطهار جنب اللّه بامير المؤمنين و ائمه معصومين عليهم السلام تفسير شده و قمى ره فرموده مراد از آيات ائمه اطهارند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده در آيه اخيره كه مراد كسى است كه ادعاء امامت نمايد با آنكه امام نباشد و عرض شد اگر چه علوى فاطمى باشد فرمود بلى اگر چه علوى فاطمى باشد و در كافى و از عياشى ره نيز مانند آن نقل شده است و از روايت ديگرى كه قمى ره از آن حضرت نقل نموده استفاده ميشود كه براى اهل تكبر وادى مخصوصى است در جهنم كه نام آن سقر است و آتش آن بقدرى شديد است كه جهنم از تنفّس آن مشتعل مى‌گردد بايد از اين صفت بخدا پناه برد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَو تَقُول‌َ لَو أَن‌َّ اللّه‌َ هَدانِي‌ لَكُنت‌ُ مِن‌َ المُتَّقِين‌َ (57) أَو تَقُول‌َ حِين‌َ تَرَي‌ العَذاب‌َ لَو أَن‌َّ لِي‌ كَرَّةً فَأَكُون‌َ مِن‌َ المُحسِنِين‌َ (58)

‌ يا ‌ ميگويد ‌پس‌ ‌از‌ حسرت‌ ‌اگر‌ خداوند مرا هدايت‌

جلد 15 – صفحه 334

فرموده‌ ‌بود‌ ‌هر‌ آينه‌ ‌من‌ بودم‌ ‌از‌ پرهيزكاران‌ ‌ يا ‌ ميگويد زماني‌ ‌که‌ مي‌بيند عذاب‌ ‌را‌ ‌اگر‌ محققا ‌براي‌ ‌من‌ بازگشت‌ بدنيا ‌بود‌ ‌پس‌ ميبودم‌ ‌از‌ نيكوكاران‌ مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ نوع‌ آيات‌ عموم‌ دارد و اخباري‌ ‌که‌ تفسير بموارد خاصه‌ ‌شده‌ بيان‌ مصداق‌ اتم‌ ‌آن‌ ‌را‌ ميكند و عموم‌ ‌اينکه‌ آيات‌ شامل‌ تمام‌ مشركين‌ و كفار و ضالين‌ و مضلين‌ و مبدعين‌ و منكرين‌ ميشود تمام‌ فرداي‌ قيامت‌ حسرت‌ و ندامت‌ دارند و تمني‌ رجوع‌ بدنيا ميكنند تمام‌ ميگويند (أَن‌ تَقُول‌َ نَفس‌ٌ يا حَسرَتي‌ عَلي‌ ما فَرَّطت‌ُ فِي‌ جَنب‌ِ اللّه‌ِ) مشرك‌ ‌براي‌ اينكه‌ موحد نشده‌ و كافر ‌براي‌ اينكه‌ اسلام‌ نياورده‌ ضال‌ ‌براي‌ اينكه‌ هدايت‌ نشده‌ معاند ‌براي‌ اينكه‌ موالي‌ نشده‌ مخالف‌ ‌براي‌ اينكه‌ موافق‌ نشده‌ عاصي‌ ‌براي‌ اينكه‌ مطيع‌ نشده‌ تمام‌ تفريط ‌في‌ جنب‌ اللّه‌ ‌است‌ وَ إِن‌ كُنت‌ُ لَمِن‌َ السّاخِرِين‌َ مشرك‌ موحد ‌را‌ مسخره‌ ميكرد كافر مسلم‌ ‌را‌ مخالف‌ و معاند و ضال‌ و مضل‌ مؤمن‌ ‌را‌.

أَو تَقُول‌َ لَو أَن‌َّ اللّه‌َ هَدانِي‌ لَكُنت‌ُ مِن‌َ المُتَّقِين‌َ جواب‌ اينكه‌ خداوند كوتاهي‌ ‌در‌ هدايت‌ نفرموده‌ ‌از‌ ارسال‌ ‌رسول‌ و نزول‌ قرآن‌ و بيان‌ احكام‌ و نصب‌ خليفه ‌شما‌ ‌براي‌ سياهي‌ قلب‌ قساوت‌ عناد كبر نخوت‌ قابليت‌ نداشتيد هدايت‌ شويد هادي‌ تام‌ الفاعليه‌ بوده‌ طرف‌ لياقت‌ و قابليت‌ نداشت‌.

أَو تَقُول‌َ حِين‌َ تَرَي‌ العَذاب‌َ لَو أَن‌َّ لِي‌ كَرَّةً فَأَكُون‌َ مِن‌َ المُحسِنِين‌َ جواب‌ اينكه‌ گفتند بشما ‌که‌ ديگر برنميگرديد ‌ يا ‌ اينكه‌ ميفرمايد وَ لَو رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنه‌ُ انعام‌ آيه 28.

مسئله‌: بعضي‌ ‌در‌ زمان‌ ظهور حضرت‌ بقيه‌ اللّه‌ و دوره رجعت‌ برميگردند بدنيا ‌ يا ‌ ‌براي‌ نصرت‌ ‌ يا ‌ ‌براي‌ انتقام‌ و تفصيل‌ ‌آن‌ ‌را‌ و آيات‌ و اخبار وارده رجعت‌ ‌را‌ ‌در‌ مجلد دوم‌ كلم‌ الطيب‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ رجوع‌ كنيد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 57)- سپس می‌افزاید: «یا بگوید: اگر خداوند مرا هدایت می‌کرد از پرهیزکاران بودم» (أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِی لَکُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ).

این سخن را گویا زمانی می‌گوید که او را به پای میزان حساب می‌آورند، گروهی را می‌بیند که با دست پر از حسنات به سوی بهشت روانه می‌شوند، او نیز آرزو می‌کند در صف آنان باشد و همراه آنان به سوی نعمتهای الهی برود.

نکته های آیه

۱ – ظهور ارزش تقوا و نقش هدایت الهى (قرآن)، هنگام عذاب و در قیامت براى کافران و گنه کاران (أو تقول لو أنّ اللّه هدینى لکنت من المتّقین)

۲ – تقوا، ثمره هدایت الهى (لو أنّ اللّه هدینى لکنت من المتّقین)

۳ – غبطه و حسرت کافران و گنه کاران، به حال تقواپیشگان در قیامت (أنّ اللّه هدینى لکنت من المتّقین)

۴ – ساختن انسان با تقوا، از اهداف نزول وحى (قرآن) (لو أنّ اللّه هدینى لکنت من المتّقین)

۵ – تقواپیشگان، داراى مقام و جایگاهى حسرت برانگیز در قیامت (أو تقول لو أنّ اللّه هدینى لکنت من المتّقین) از این که کافران مى گویند: اگر خداوند ما را هدایت مى کرد از تقواپیشگان بودیم، به دست مى آید که افراد با تقوا، از چنان مقامِ والایى برخورداراند که کافران درباره آنان غبطه خورده و آرزو مى کنند که اى کاش از زمره آنان بودند.

۶ – نیاز انسان به هدایت الهى در رسیدن به سعادت و خوشبختى (لو أنّ اللّه هدینى لکنت من المتّقین) از این که کافران رسیدن به مقام متقین (سعادتمندان) را منوط به هدایت الهى مى دانند، مطلب یاد شده را مى توان استفاده کرد.

تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه

تفسیر روایی در دسترس نیست.

معرفی بیشتر سوره زمر

جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]

مفهوم کلی سوره

خداباورى ؛

دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛

تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛

شب زنده دارى و عبادت .[2]

اسامی سوره

زمر، غُرَف.[3]

علت نام‌گذاری

«سوره زمر»؛ سبب نام‌گذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک‌ و هفتادوسه است .

«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]

تعداد آیات

سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]

تعداد کلمات

سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)

تعداد حروف

سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)

اهداف و آموزه ها

هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:

1. دعوت به توحيد؛

2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]

محتوا و موضوعات

سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:

چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛

مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛

بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛

بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛

و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]

فضائل، خواص و ثواب قرائت

ابى‌بن‌كعب از پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».

هارون‌بن‌خارجه از امام صادق عليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پرده‌نشين در خيمه ها مى باشد.[10]

محل نزول

همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]

زمان نزول

سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]

فضای نزول

مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.

علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.

راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]

ترتیب در مصحف

سوره زمر در چينش كنونى قرآن سى‌ونهمين سوره به شمار می آید.[14]

ترتیب بر اساس نزول

سوره زمر پنجاه‌ونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)

ارتباط با سوره قبلی

خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.

ویژگی

سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]

سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]

روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]

آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.


[1]قاموس قرآن، ج 3، ص 179

[2]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 21

[3]همان، ص 23

[4]همان

[5]الكشف و البيان، ج 8، ص 220

[6]همان

[7]همان

[8]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 24

[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359

[10]ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 21، ص 138

[11]همان

[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[13]تفسير احسن‌الحديث، ج 9، ص 259-258

[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136

[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141

[17]التمهید في علوم القرآن، ج1، ص 313

[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 34