ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)
برای آنان از بالای سرشان سایبانهایی از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهایی از آتش است؛ این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را میترساند! ای بندگان من! از نافرمانی من بپرهیزید!
|آنها را از بالاى سرشان و از پايينشان پردههايى از آتش است. اين چيزى است كه خدا بندگانش را بدان بيم مىدهد. اى بندگان من! پس از [نافرمانى] من بترسيد
آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت و از زير پايشان [نيز] طبقهايى [آتشين است]، اين [كيفرى] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مىدهد. اى بندگان من، از من بترسيد.
بر آنها از بالا و زیر، سایبان آتش دوزخ است. آن آتشی است که خدا از آن بندگان خود را میترساند، که ای بندگان من از (آتش قهر) من بترسید.
برای آنان از بالای سرشان و از زیر پایشان سایبان هایی از آتش است، این عذابی است که خدا بندگانش را به آن بیم می دهد. ای بندگانم! از من پروا کنید
بالاى سرشان طبقات آتش است و در زير پايشان طبقات آتش. اين چيزى است كه خدا بندگان خود را بدان مىترساند. پس اى بندگان من، از من بترسيد.
آنان را از فرازشان سایبانهایی از آتش است، و از فرودشان هم سایبانهایی، این همان است که خداوند بدان بندگانش را میترساند، ای بندگان من از من پروا کنید
آنان را از فرازشان سايبانهايى از آتش است و از زيرشان نيز سايبانهايى، اين است [آن عذاب] كه خدا بندگان خود را بدان مىترساند، پس اى بندگان من، از من پروا كنيد.
بالای سرشان سایبانهائی از آتش و در زیر پاهایشان سایبانهائی از آتش دارند (و بلکه از هر سو آتش بر آنان خیمه زده است و طبقات آتش ایشان را فرا گرفته است). این چیزی است که خداوند بندگان خود را از آن میترساند (و بر حذر میدارد). پس ای بندگانم! خویشتن را از (عذاب) من بپرهیزید (و با انجام طاعت و عبادت خود را از آتش دوزخ در امان دارید).
برایشان از بالای سر(ها)شان چترهایی از آتش است، و از زیر (پاها)شان (نیز) چترهایی آتشین است. این (کیفری) است که خدا بندگانش را به آن بیم میدهد. ای بندگان من! پس مرا پرواکنید.
آنان را است از فرازشان پوشهائی از آتش و از زیرشان پوشهائی این است که میترساند خدا بدان بندگان خویش را ای بندگان من پس مرا بترسید
تفسیر های آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16»
براى زيانكاران از بالاى سرشان لايههائى از آتش و از زير پايشان نيز لايههايى (از آتش) است. اين عذابى است كه خداوند بندگانش را به آن مىترساند. پس اى بندگان من! از من پروا كنيد.
پیام ها
1- كيفر كسانى كه خدا را رها كرده و به سراغ غير او رفته و گرفتار خسران شدند، احاطهى آتش از بالا و پايين و هر سو است. مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ …
2- شرك در دنيا، قهر در آخرت را به دنبال دارد. «مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ»
«1». فصّلت، 40.
جلد 8 – صفحه 155
3- دوزخ پر از آتش و تاريكى است. ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ …
4- هشدارهاى الهى بر اساس مهر اوست. «يا عِبادِ فَاتَّقُونِ»
5- تقوى سبب رهائى از آتش دوزخ است. ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ … فَاتَّقُونِ
6- ايمان به خطرهاى قيامت سبب تقوى است. ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ … فَاتَّقُونِ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16»
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ: براى ايشان است از بالاى سر آنها، ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ: سايبانها از آتش، وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ: و از زير پاى ايشان نيز سايبانهاى آتش از دركات آتش. يعنى زيانكاران را سراپردهها و طبقات آتش جهنم است كه احاطه كرده آنها را و همه را در ميان گرفته. ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ: آن عذاب موصوفه مىترساند خدا به آن بندگان خود را به جهت رحمت واسعه خود تا بپرهيزند از آتش و امتثال اوامر او نمايند و سركشى و نافرمانى نكنند. يا عِبادِ فَاتَّقُونِ: اى بندگان من چون چنين عقوبتى در عقب شما است پس بترسيد از من و متعرض و موجبات سخط و غضب من نشويد.
تنبيه:
خالق منان از راه لطف نسبت به بندگان به بيان شمهاى از آتش نيران تهديد فرمايد كه شايد متنبه شده پرهيزكار شوند و خود را به مخالفت اوامر و نواهى الهى مورد سخط و غضب سبحانى قرار ندهند كه عذاب قهارى را ياراى تحمل نيست.
شأن نزول:
زمان جاهليت زيد بن عمرو، و سلمان، و أبو ذر، زبان به كلمه توحيد گشودند و به اعتقاد تمام به وحدانيت الهى اعتراف و از كيش آباء تبرى جستند؛ آيه شريفه در باره آنها نازل شد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11» وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12» قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13» قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14» فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16» وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ «17» الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «18» أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ «19» لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»
جلد 4 صفحه 489
ترجمه
بگو همانا من مأمور شدهام كه بپرستم خدا را با آنكه خالص كننده باشم براى او دين را
و مأمور شدهام به اين كه باشم پيش قدم منقادان
بگو همانا من ميترسم اگر نافرمانى كنم پروردگارم را از عذاب روزى بزرگ
بگو خدا را ميپرستم با آنكه خالص كنندهام برايش دينم را
پس بپرستيد آنچه را مى- خواهيد غير از او بگو همانا زيانكاران آنانند كه زيانكار نمودند خودشان و كسانشان را روز قيامت آگاه باش اين است آن زيانكارى آشكار
براى آنها است از بالاى سرشان خيمههائى از آتش و از پائينشان خيمههائى اينست كه ميترساند خدا بآن بندگانش را اى بندگان من پس بترسيد از من
و آنانكه كناره كردند از هر بسيار سركش كه بپرستند او را و بازگشتند بسوى خدا مرايشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا
آنانكه مىشنوند سخن را پس پيروى ميكنند نيكوتر آن را آن گروه آنانند كه هدايت نمود ايشانرا خداوند و آن گروه ايشانند خردمندان
آيا پس كسى كه واجب شد بر او وعده عذاب دوزخ آيا پس تو نجات ميدهى كسى را كه در آتش است
لكن آنانكه ترسيدند از پروردگارشان براى ايشان است منازل رفيعهاى كه از بالاى آنها منازل رفيعهاى است بنا شده جارى ميشود از زير آنها نهرها اين است وعده خدا تخلّف نميكند خدا وعده خود را.
تفسير
خداوند سبحان به پيغمبر خود دستور داده كه طريقه خود را در خدا پرستى براى كفار مكه بيان فرمايد باين تقريب كه من مأمور شدم از جانب خدا كه عبادت نمايم او را و خالص كنم براى خدا ديانت خود را از شرك بتمام اقسام و انواع آن و نيز مأمور شدم كه اول مطيع و منقاد خدا باشم و مقدّم باشم در اطاعت و انقياد و توابع آن كه فضل و شرف و ثواب است بر تمام بندگان مطيع و منقاد حق در دنيا و آخرت و آنكه من ميترسم اگر معصيت كنم خدا را از عذاب روز قيامت كه روز بسيار بزرگى است و من مأموريت خود را انجام داده و خواهم داد و غير خدا را با او در عبادت خود شريك نمىنمايم تا دين من خالص براى او باشد شما هم هر چه و هر كس را ميخواهيد غير از خدا عبادت كنيد فعلا من بشما كار ندارم بحال خودتان واگذارتان نمودم تا فرمان الهى برسد ولى بدانيد كه شما از افراد حقيقى و كامل زيانكارانيد چون منافع خود و خانواده خود را كه به تبع شما بر كفر باقى ماندند
جلد 4 صفحه 490
از دست داده و خودتان و آنها را متضرّر نموديد در روز قيامت چون منازل بهشتى خودتان را بدل نموديد بمنازل جهنمى و اين خود زيانكارى واضحى است كه جاى ترديد در آن نيست و منازل آنها در جهنم از اين قرار است كه طبقات آتش مانند خيمههائى كه هر يك فوق ديگرى برپا شده باشد بر اهلش احاطه دارد بطوريكه زير پاى اهل هر خيمه آتشينى خيمه آتشين ديگر است كه اهلى دارد تا برسد بدرك اسفل كه آن مخصوص بمنافقين اين امّت و دشمنان آل محمد صلى اللّه عليه و اله است و اين جهنم يا اين عذاب است كه خداوند ميترساند بآن بندگان خود را و ميفرمايد اى بندگان من پس بترسيد از عذاب من و آنانكه اجتناب نمودند از عبادت شيطان و هر طاغى ياغى با خدا مانند فرعون و نمرود و شدّاد و گوساله و سامرى اين امّت و توبه نمودند از كفر و خلاف و رجوع نمودند بخدا و اولياء او براى ايشان است بشارت ببهشت كه فوق همه بشارات است پس بشارت بده اى پيغمبر بندگان مرا آنانكه قوّه ادراك و تميزشان بقدرى است كه گوش ميدهند بسخنان حق و باطل پس پيروى ميكنند از حق و در بين سخنان حق اختيار مينمايند بهتر و برتر را اينها هستند كه مهتدى بهدايت الهى شدند و اينها هستند كه داراى عقول سليمه خالى از اوهامند چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل شده كه اين بشارت براى اهل عقل و فهم است و از امام صادق عليه السّلام براويان احاديث ائمه اطهار كه كم و زياد در آن نمىكنند تفسير شده است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد ملول باشد از آنكه بعضى گوش شنوا ندارند و مواعظ آن حضرت در آنها اثر نمىكند چون جاى تعجب است كسى را كه خدا مقدّر نموده در جهنم معذّب باشد كسى بتواند از آتش نجات دهد و تكرار استفهام براى تأكيد و ضمير مفعول در تنقذ براى تصريح بنوع عذاب تبديل بمن فى النّار شده و اصل كلام افمن حقّ عليه كلمة العذاب انت تنقذه است و كسانيكه تقوى و پرهيزكارى را شعار خود نمودند براى ايشان است در بهشت قصور رفيعه و منازل فوقانى چند طبقه بعضى فوق بعضى ساخته شده باعمال خودشان در دنيا كه در آنها سكونت نموده از مناظر بهشتى بيشتر ملتذّ شوند و از زير اين قصور عاليه و منازل رفيعه نهرهائى از آب شيرين گوارا جارى است و اين منازل بهشتى كه در مقابل آن منازل جهنمى است براى اهل جهنم مبدّل بمنازل سابق
جلد 4 صفحه 491
الذكر شده حال بايد ملاحظه كرد چه قدر ضرر نموده و زيانكار شدهاند وعده داده است خدا وعده دادنى و خداوند از وعده خود تخلف نخواهد فرمود و آن غرفهها از قرارى كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله براى امير المؤمنين عليه السّلام بيان فرموده بروايت كافى از امام باقر عليه السّلام براى اولياء خدا از درّ و ياقوت و زبر جد بنا شده و سقفها مركّب از طلا و نقره است و فرشها از حرير و ديباى متعدّد رنگارنگ روى هم افتاده ولاى آنها مشك و عنبر پاشيده شده و هر غرفهاى هزار در طلا دارد و ساير تشريفات هم لابد بدين منوال است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَهُم مِن فَوقِهِم ظُلَلٌ مِنَ النّارِ وَ مِن تَحتِهِم ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16»
از براي اينکه هايي که خسران مبين دارند از بالاي سر آنها طبقاتي از آتش دارند مثل سايهها که بر سر آنها است و از زير پاي آنها طبقاتيست از آتش اينست که خداوند ميترساند باو بندگان خود را اي بندگان من پس بايد پرهيزكار باشيد و پرهيز كنيد از عذاب من.
لَهُم مِن فَوقِهِم ظُلَلٌ مِنَ النّارِ وَ مِن تَحتِهِم ظُلَلٌ اشاره به اينكه آتش به آنها از جميع اطراف احاطه كرده آنها در وسط آتش و ميانه آتش ميسوزند چنانچه ميفرمايد إِنّا أَعتَدنا لِلظّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِم سُرادِقُها كهف آيه 28 و تعبير بظلل بعيد نيست که چون آتش جهنم نور ندارد سياه و تاريك است و جهنم محبس تاريك الهيست و ممكن است به اينكه چون اهل بهشت زير سايه عرش الهي و سايه اشجار بهشت هستند خدا ميفرمايد سايهبان شما آتش است.
ذلِكَ يُخَوِّفُ اللّهُ بِهِ عِبادَهُ اي بندگان خدا بترسيد از همچه روزي و همچه عذابي.
يا عِبادِ فَاتَّقُونِ « يا عبادي» بوده و «فاتّقوني» در هر دو كسره بجاي
297
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- در این آیه یکی از چهرههای زیان آشکار آنها را این گونه توصیف میکند: «برای آنها از بالای سرشان سایبانهائی از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهائی» از آتش است! (لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ).
و به این ترتیب آنها از هر طرف با شعلههای آتش محاصره شدهاند، چه خسرانی از این بالاتر؟ و چه عذابی از این دردناکتر؟! این در حقیقت تجسمی از حالات دنیای آنهاست که جهل و کفر و ظلم به تمام وجودشان احاطه کرده بود، و از هر سو آنها را میپوشاند.
سپس برای تأکید و عبرت میافزاید: «این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را میترساند، ای بندگان من! از نافرمانی من بپرهیزید»! (ذلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ یا عِبادِ فَاتَّقُونِ).
تعبیر به «عباد» (بندگان) اشاره به این است که اگر خداوند تهدیدی به عذاب میکند آن هم به خاطر لطف و رحمت اوست، تا بندگان حق گرفتار چنین سرنوشت شومی نشوند.
نکته های آیه
۱ – مشرکان و کافران در دوزخ، از هر سو در محاصره آتش قرار خواهند داشت. (لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل) مقصود از سایبان هایى از آتش بر فراز کافران و زیر آنان، آتش فراگیر است که از هر سو آنها را محاصره کرده است; چنان که در سوره دیگرى از این حقیقت به صراحت یاد شده است: «یوم یخشاهم العذاب من فوقهم و من تحت أرجلهم…»، (سوره عنکبوت (۲۹) آیه ۵۵- ).
۲ – جهنم ، داراى طبقات و درکات گوناگون (لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل) برخى از مفسران بر این عقیده اند که مقصود از آیه شریفه، طبقات و درکاتى است که همگى از آتش است و کافران در هر طبقه اى که قرار گیرند، در بالا و پایین آنان طبقه اى آتشین وجود خواهد داشت.
۳ – شدت و فراوانى آتش جهنم ، در اطراف مشرکان و کافران (لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل) مقصود از آیه شریفه هر چه باشد، این نکته را نیز مى رساند که آتش دوزخ بسیار شدید و زیاد است.
۴ – خسارت و از دست دادن سرمایه عمر و خانواده، موجب آتش شدید و فراگیر دوزخ (الذین خسروا … لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل)
۵ – آتش، وسیله اصلى عذاب و کیفر زیانکاران در قیامت (لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل)
۶ – معاد، جسمانى است. (لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل)
۷ – بیم دادن خداوند به بندگانش، درباره پیامد شوم کفر و شرک و گرفتار شدن به آتش دوزخ (لهم من فوقهم ظلل من النار … ذلک یخوّف اللّه به عباده)
۸ – یادآورى دوزخ و عذاب آتش آن، بهترین و مؤثرترین وسیله اخطار دادن به بندگان و بازداشتن آنان از هرگونه عصیان و نافرمانى پروردگار (لهم من فوقهم ظلل من النار)
۹ – اخطار کردن و بیم دادن، از شیوه هاى بازدارنده از گناه و تربیت مردم حق گریز (ذلک یخوّف اللّه به عباده)
۱۰ – توصیه خداوند به بندگان خود، مبنى بر رعایت تقوا و حساب بردن از خداوند (یعباد فاتّقون)
۱۱ – تقواپیشگى و پرواى الهى، موجب رهایى از آتش دوزخ (لهم من فوقهم ظلل من النار … یعباد فاتّقون) برداشت یاد شده از تفریع جمله «فاتّقون» بر جمله «ذلک یخوّف اللّه به عباده» به دست مى آید.
۱۲ – اخطارها و تهدیدهاى خداوند، در راستاى ایجاد روح تقوا و پرواپیشگى در انسان ها است. (ذلک یخوّف اللّه به عباده یعباد فاتّقون)
۱۳ – اعتقاد به قیامت و عذاب دوزخ، سبب ترس از خدا و تقواپیشگى (لهم من فوقهم ظلل من النار … ذلک یخوّف اللّه به عباده یعباد فاتّقون)
۱۴ – اخطار و بیم دادن خداوند به بندگانش، از روى لطف و مرحمت او است. (ذلک یخوّف اللّه به عباده یعباد فاتّقون) تعبیر «اى بندگان من» نشانگر اظهار لطف خداوند به بندگان خویش است. گفتنى است که اظهار لطف پس از تهدید به آتش دوزخ، مى تواند بیانگر حقیقت یاد شده باشد.
۱۵ – اخطار و بیم دادن، باید از سر لطف و شفقت باشد. (ذلک یخوّف اللّه به عباده یعباد فاتّقون)
تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ یَعْنِی تُظَلِّلُ عَلَیْهِمُ النَّارُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ.
علیّبنابراهیم ( کلام خداوند متعال لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَ مِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ، یعنی طبقهای آتش از بالا و پایینشان آنان را در بر میگیرد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۰۶
معرفی بیشتر سوره زمر
جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]
مفهوم کلی سوره
خداباورى ؛
دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛
تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛
اسامی سوره
علت نامگذاری
«سوره زمر»؛ سبب نامگذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک و هفتادوسه است .
«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]
تعداد آیات
سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]
تعداد کلمات
سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:
1. دعوت به توحيد؛
2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]
محتوا و موضوعات
سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:
چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛
مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛
بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛
بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛
و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر خدا صلیاللهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».
هارونبنخارجه از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پردهنشين در خيمه ها مى باشد.[10]
محل نزول
همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]
زمان نزول
سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]
فضای نزول
مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.
علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.
راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]
ترتیب در مصحف
سوره زمر در چينش كنونى قرآن سىونهمين سوره به شمار می آید.[14]
ترتیب بر اساس نزول
سوره زمر پنجاهونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلی
خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.
ویژگی
سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]
سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]
روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.
[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359
[10]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 21، ص 138
[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[13]تفسير احسنالحديث، ج 9، ص 259-258
[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136
[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141