ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)
تفسیر های آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ «56»
تا مبادا (در قيامت) كسى بگويد: «دريغا بر من بر آن چه در (كارى كه) جهت الهى (داشته) كوتاهى كردهام و همانا من از مسخره كنندگان (آيات او) بودم.»
نکته ها
«حسرات» به معناى پشيمانى شديد و «تفريط» به معناى كوتاهى كردن و «جَنْبِ» به معناى جهت و ناحيه است.
در روايات مىخوانيم كه: امامان معصوم عليهم السلام «جَنْبِ اللَّهِ» هستند و در بيش از ده حديث آمده كه كوتاهى در جنب اللّه، حمايت نكردن از اميرالمؤمنين عليه السلام است. «1»
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: شديدترين حسرت در قيامت براى علمايى است كه به علم خود عمل نكردند.
پیام ها
1- قيامت، روز حسرت است. «يا حَسْرَتى»
2- ترك انابه و تسليم و پيروى از وحى، كوتاهى كردن است. «فَرَّطْتُ»
3- از آن چه در كنار خداست بايد پيروى كرد. «جَنْبِ اللَّهِ» (كتاب خدا، اولياى خدا، پيامبر خدا)
4- نتيجهى تمسخر حقّ در دنيا، تحقير خويش در قيامت است. «يا حَسْرَتى- السَّاخِرِينَ»
5- قيامت، روز اقرار و اعتراف است. «فَرَّطْتُ- كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ»
6- ريشهى كوتاهىها، سبك شمردن دستورات الهى و بدتر از آن مسخره كردن
«1». تفسير اطيب البيان.
جلد 8 – صفحه 192
آنهاست. «لَمِنَ السَّاخِرِينَ»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ (56) أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (57) أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (58) بَلى قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ (59) وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ (60)
ترجمه
تا مبادا گويد كسى اى اندوه و پشيمانى بر آنچه كوتاهى كردم در امر خدا و همانا بودم از مسخره كنندگان
يا گويد اگر آنكه خدا راهنمائى كرده بود مرا هر آينه بودم از پرهيزكاران
يا گويد هنگاميكه بيند عذاب را كاش ميبود براى من بازگشتى پس بوده باشم از نيكوكاران
آرى بتحقيق آمد تو را آيتهاى من پس تكذيب نمودى آنرا و سركشى كردى و بودى از كافران
و روز قيامت مىبينى آنها را كه دروغ بستند بر خدا كه رويهاشان سياه شده آيا نيست در دوزخ جائى براى تكبر كنندگان
تفسير
خداوند متعال بيان فرموده است مقصود خود را از امر بمتابعت قرآن و احكام الهى كه در آيه سابقه بيان شد و آن آنستكه مبادا كسى روز قيامت اظهار حسرت و ندامت نمايد بر تقصير خود در طاعت و قرب بحق با آنكه از سخريّه كنندگان به پيغمبر و اهل ايمان و قرآن و احكام خدا و اولياء او باشد يا بگويد خدا اگر مرا هدايت نموده بود بدين حق از معاصى اجتناب مينمودم و باين عاقبت وخيم گرفتار نميشدم يا بگويد در وقت مشاهده عذاب اگر من دوباره بدنيا برگردم از مردمان نيكوكار خواهم شد در حاليكه حجّت از خداوند بر آنها تمام نشده باشد ولى چون از جانب خداوند بر آنها اتمام حجّت شده بارسال رسول و انزال كتاب و تعيين امام خداوند ميفرمايد بلى آمدند آنها از جانب من نزد تو و تكذيب نمودى و تكبّر كردى از پيروى آيات الهى و از كفّار بودى و گفتهاند هر يك از اين اقوال سهگانه را دستهاى گويند يا يكنفر در اوقات متعدّده هر سه را گويد و ردّ خداوند راجع بقول دوم است و بنظر حقير كلام الهى مبنى بر فرض اين اقوال است نه وقوع آن و جواب خداوند هم راجع بهر سه قول است بر تقدير وقوع بتقريب آنكه آرى وسائل هدايت الهيّه موجود بوده و خودت كوتاهى نمودى در اهتداء و بهواى نفس خود عمل كردى و كافر شدى اگر هم برگردى باز همان است كه بود و پشيمانى امروز سودى ندارد و كلمه بلى كه معمولا بعد از نفى واقع ميشود باعتبار فرض صدور اين اقوال است با نفى هدايت الهى كه گويندگان در نظر گرفتهاند چون صدر آيه اوّل دلالت دارد بر آنكه غرض الهى در انزال كتاب آنستكه بندگان از اين قبيل اظهارات ننمايند با نبودن امر الهى
جلد 4 صفحه 507
بمتابعت كتاب و احكام آن و تمام نبودن حجّت از حق بر خلق ولى در صورت بودن امر خدا جواب اين اظهارات همان است كه ذكر شد و حجّت از حق بر خلق تمام است ولى مفسّرين كلام متضمّن نفى را همان قول دوّم دانستهاند لذا جواب را مخصوص بآن پنداشتهاند و فرمودهاند مفاد آن آنستكه تو مرا هدايت بحق ننمودى و باين جهت اشكالاتى بايشان متوجّه شده و جوابهائى دادهاند كه مجال ذكر آنها نيست و دخول علامت تأنيث در اقوال ثلاثه باعتبار نفس و تذكير ضمائر در خطابات باعتبار انسان است و مؤيّد نظريّه حقير آنست كه خداوند فرموده روز قيامت مىبينى روىهاى كسانيكه دروغ بستند بخدا سياه است آيا نيست در جهنم جايگاهى براى تكبّر كنندگان چون ظاهر از دروغ بستن آنها بخدا همان اظهارات و تمنّياتى است كه با ادّعاء عدم هدايت الهيه مينمودند ولى حضرات فرمودهاند مراد نسبت قرار دادن شريك و گرفتن زن و فرزند است بخدا و در هر حال استفهام تقريرى است يعنى مسلّما جهنم جاى آنها است و در روايات متعدّده از ائمه اطهار جنب اللّه بامير المؤمنين و ائمه معصومين عليهم السلام تفسير شده و قمى ره فرموده مراد از آيات ائمه اطهارند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده در آيه اخيره كه مراد كسى است كه ادعاء امامت نمايد با آنكه امام نباشد و عرض شد اگر چه علوى فاطمى باشد فرمود بلى اگر چه علوى فاطمى باشد و در كافى و از عياشى ره نيز مانند آن نقل شده است و از روايت ديگرى كه قمى ره از آن حضرت نقل نموده استفاده ميشود كه براى اهل تكبر وادى مخصوصى است در جهنم كه نام آن سقر است و آتش آن بقدرى شديد است كه جهنم از تنفّس آن مشتعل مىگردد بايد از اين صفت بخدا پناه برد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَن تَقُولَ نَفسٌ يا حَسرَتي عَلي ما فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللّهِ وَ إِن كُنتُ لَمِنَ السّاخِرِينَ (56)
اينكه
جلد 15 – صفحه 333
ميگويد نفسي واحسرتي بر آنچه تفريط و كوتاهي نمودم در جنب اللّه و اينكه بودم از استهزا كنندگان و سخريه كنندگان.
اخبار بسياري متجاوز از ده حديث از پيغمبر و امير المؤمنين و ساير ائمه داريم که جنب اللّه امير المؤمنين است و در بعض اخبار و ائمه بعد از علي که صفات آنها را بيان ميفرمايند يكي از آنها جنب اللّه است از امير المؤمنين است فرمود
«انا عين اللّه و انا جنب اللّه و انا باب اللّه»
و نيز فرمود
«انا الهادي و انا- المهدي و انا ابو اليتامي و المساكين و زوج الارامل و انا ملجأ کل ضعيف و مأمن کل خائف و انا قائد المؤمنين الي الجنة و انا حبل اللّه المتين و انا عروة الوثقي و كلمة التقوي و انا عين اللّه و لسانه الصادق و يده و انا جنب اللّه الذي ان تقول نفس يا حسرتي علي ما فرطت في جنب اللّه و انا يد اللّه المبسوطة علي عباده بالرحمة و المغفرة و انا باب حطة من عرفني و عرف حقي فقد عرف ربه لاني وصي نبيه في ارضه و حجته علي خلقه لا ينكر هذا الا رادّ علي اللّه و رسوله)
و نيز فرمود
«انا علم اللّه و انا قلب اللّه الواعي و لسانه الناطق و عين اللّه و انا جنب اللّه و انا يد اللّه
الي غير ذلک او اخبار بناء بر اينکه اخبار تفسير:
أَن تَقُولَ نَفسٌ يا حَسرَتي عَلي ما فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللّهِ فلان و فلان و فلان و اتباعهم هستند الي يوم القيمة.
وَ إِن كُنتُ لَمِنَ السّاخِرِينَ از ابتداء نصب امير المؤمنين الي كنون و الي ظهور القائم علي و اولاد علي و شيعيان علي را مسخره و استهزاء ميكنند مخصوصا نواصب و خوارج و آنها را رفضه ميگويند بلكه مشرك ميدانند ولي فرداي قيامت حسرت و ندامت براي آنها است زيرا عذاب آنها سختتر از كفار و مشركين است حتي اعتراض ميكنند که ما قرآن و رسول را قبول داشتيم جواب ميآيد «ليس من يعلم كمن لا يعلم».
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 56)- آن روز پشیمانی بیهوده است: در آیات گذشته دستور مؤکدی برای توبه و اصلاح و جبران اعمال گذشته آمده بود، در اینجا در تعقیب آن میگوید: این دستورها برای آن است «مبادا کسی (روز قیامت) بگوید: افسوس بر من از کوتاهیهائی که در اطاعت فرمان خدا کردم! و از مسخره کنندگان (آیات او) بودم»! (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ).
آری! هنگامی که انسان وارد عرصه محشر میشود و نتیجه تفریطها، و مسامحه کاریها و خلافکاریها، و شوخی گرفتن جدیها را در برابر چشم خود میبیند، اندوهی سنگین توأم با ندامتی عمیق بر قلب او سایه میافکند، و این حالت درونی خود را بر زبان آورده و به صورت جملههای فوق بیان میدارد.
نکته های آیه
۱ – کوتاهى در حق خداوند، موجب حسرت و پشیمانى شدید انسان (أن تقول نفس یحسرتى على ما فرّطت فى جنب اللّه) «حسرت» به معناى پشیمانى شدید است و عبارت «یاحسرتى» در صورتى گفته مى شود که انسان از انجام و ترک کارى به شدت پشیمان شده و بخواهد آن را اظهار کند. «تفریط» (مصدر «فرّطت») به معناى تقصیر و کوتاهى و کلمه «جنب» به معناى جهت و ناحیه است که در این آیه کنایه از حق مى باشد. پس «ما فرّطت فى جنب اللّه»; یعنى، آنچه در حق خدا کوتاهى کردم.
۲ – عمل نکردن به تعالیم قرآن، کوتاهى کردن در حق خداوند است. (و اتّبعوا أحسن ما أُنزل إلیکم … أن تقول نفس یحسرتى على ما فرّطت فى جنب اللّه) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که جمله «أن تقول…» یا مفعول له براى جمله «اتّبعوا» است و یا با تقدیر لام تعلیل و لاى نافیه تعلیل براى جمله هاى پیشین («أنیبوا»، «أسلموا» و «اتّبعوا أحسن ما أُنزل») مى باشد. در هر صورت پیام این آیه چنین مى شود: توبه کنید، تسلیم شوید و از تعالیم قرآن پیروى کنید، تا دچار حسرت نشوید و احساس نکنید که حق خدا را ضایع کردید.
۳ – عمل نکردن به تعالیم قرآن، مایه حسرت و پشیمانى انسان در عرصه زندگى دنیایى و حیات اخروى (و اتّبعوا أحسن ما أنزل إلیکم … أن تقول نفس یحسرتى على ما فرّطت فى جنب اللّه)
۴ – جبران کوتاهى کردن در حق خدا، پس از آمدن عذاب الهى ممکن نیست. (من قبل أن یأتیکم العذاب بغتة … أن تقول نفس یحسرتى على ما فرّطت فى جنب اللّه)
۵ – خداوند، داراى حق بر انسان ها است و آنان در برابر آن مسؤول اند. (یحسرتى على ما فرّطت فى جنب اللّه)
۶ – تمسخر تعالیم الهى (قرآن)، کوتاهى در حق خدا و موجب حسرت و پشیمانى انسان در دنیا و آخرت است. (أن تقول نفس یحسرتى … و إن کنت لمن السخرین)
۷ – تمسخر تعالیم آسمانى قرآن، درپى دارنده عذاب الهى (و اتّبعوا أحسن ما أُنزل … من قبل أن یأتیکم العذاب… أن تقول … و إن کنت لمن السخرین)
۸ – تمسخر، از شیوه هاى مبارزاتى کافران و مشرکان با تعالیم آسمانى (قرآن) (یحسرتى على ما فرّطت … و إن کنت لمن السخرین) آمدن کلمه «الساخرین» به صورت صفت (در قالب اسم فاعل) گویاى این نکته است که به تمسخر گرفتن تعالیم قرآن، به صورت مقطعى و موردى نبود; بلکه دائمى و مکرر بوده است.
۹ – انسان، مسؤول و سازنده سرنوشت خویش است. (یحسرتى على ما فرّطت … و إن کنت لمن السخرین) حرف «على» در جمله «على ما فرّطت» به معناى لام تعلیل است و معناى جمله چنین مى باشد: واى به حال من به خاطر کوتاهى کردنم… . بنابراین همان گونه که از ظاهر آیه به دست مى آید، انسان تفریط خود در حق خدا و تمسخر کردن تعالیم قرآن را، سبب بدبختى و ندامت خود مى داند.
تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه
الباقر (علیه السلام)- أَشَدُّ النَّاسِ حَسْرَهًًْ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ الَّذِینَ وَصَفُوا الْعَدْلَ ثُمَّ خَالَفُوهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ.
امام باقر (علیه السلام)- شدیدترین حسرت را در روز قیامت، کسانی دارند که عدل (عدالت) را توصیف کردند [و فهمیدند] و سپس خودشان با آن مخالفت کردند. و این همان کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۴
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَأَصْبَحَ الْمَرْءُ بَعْدَ صِحَّتِهِ مَرِیضاً وَ بَعْدَ سَلَامَتِهِ نَقِیصاً یُعَالِجُ کَرْباً وَ یُقَاسِی تَعَباً فِی حَشْرَجَهًِْ السِّبَاقِ وَ تَتَابُعِ الْفُوَاقِ وَ تَرَدُّدِ الْأَنِینِ وَ الذُّهُولِ عَنِ الْبَنَاتِ وَ الْبَنِینَ وَ الْمَرْءُ قَدِ اشْتَمَلَ عَلَیْهِ شُغُلُ شَاغِلٍ وَ هُوَ هَائِلٌ قَدِ اعْتُقِلَ مِنْهُ اللِّسَانُ وَ تَرَدَّدَ مِنْهُ الْبَنَانُ فَأَصَابَ مَکْرُوهاً وَ فَارَقَ الدُّنْیَا مَسْلُوباً لَا یَمْلِکُونَ لَهُ نَفْعاً وَ لَا لِمَا حَلَّ بِهِ دَفْعاً یَقُولُ اللَّهُ عزّوجلّ فِی کِتَابِهِ فَلَوْ لا إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ تَرْجِعُونَها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ثُمَّ مِنْ دُونِ ذَلِکَ أَهْوَالُ یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ یَوْمِ الْحَسْرَهًِْ وَ النَّدَامَهًِْ یَوْمَ تُنْصَبُ الْمَوَازِینُ وَ تُنْشَرُ الدَّوَاوِینُ بِإِحْصَاءِ کُلِّ صَغِیرَهًٍْ وَ إِعْلَانِ کُلِّ کَبِیرَهًٍْ یَقُولُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً ثُمَّ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ الْآنَ الْآنَ مِنْ قَبْلِ النَّدَمِ وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللهَ هَدانِی لَکُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ* أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَی الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ فَیَرُدُّ الْجَلِیلُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ بَلی قَدْ جاءَتْکَ آیاتِی فَکَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَکْبَرْتَ وَ کُنْتَ مِنَ الْکافِرِینَ فَوَ اللَّهِ مَا سَأَلَ الرُّجُوعَ إِلَّا لِیَعْمَلَ صَالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً ثُمَّ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ الْآنَ الْآنَ مَا دَامَ الْوَثَاقُ مُطْلَقاً وَ السِّرَاجُ مُنِیراً وَ بَابُ التَّوْبَهًِْ مَفْتُوحاً وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَجِفَّ الْقَلَمُ وَ تُطْوَی الصَّحِیفَهًُْ فَلَا رِزْقَ یَنْزِلُ وَ لَا عَمَلَ یَصْعَدُ الْمِضْمَارُ الْیَوْمَ وَ السِّبَاقُ غَداً فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ إِلَی جَنَّهًٍْ أَوْ إِلَی نَارٍ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِی وَ لَکُمْ.
امام علی (علیه السلام)- انسان در هنگام مرگ، به ناگاه از صحّت و سلامت، به مریضی گرفتار میشود و از سلامتی و کمال به نقص و سستی میرسد، به فکر درمان درد و محاسبه رنج و گرفتاریش میافتد، نفس به شماره میافتد [و به احتضار میافتد] و نالهاش بلند میشود؛ به دختران و پسرانش خیره شده و حیران میماند، گرفتار یک حادثهای شده که او را با بیم و هول فراوان به خود مشغول کرده، زبانش را میچرخاند و مشتش را گره میکند و ناگهان بلا او را در بر میگیرد و همه چیز را در دنیا باقی میگذارد و دنیا را ترک میکند و هیچ کس [از بستگانش] نه میتواند به او کمکی کند و نه میتواند جلوی آنچه بر او میرود را بگیرد. خدای عزّوجلّ در کتابش میفرماید: اگر هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمیشوید، پس آن (روح) را بازگردانید اگر راست میگویید!. (واقعه/۸۷-۸۶) بعد از این گرفتاریها، بیمهای روز قیامت آغاز میشود؛ و روز افسوس و پشیمانی، روزی که ترازوی محاسبهی اعمال آورده میشود نامههای اعمال برای شمردن هر گناه کوچکی و آشکارنمودن هر گناه بزرگ گشوده میشود، خدای تعالی در کتابش میفرماید: و [این درحالی است که] همهی اعمال خود را حاضر میبینند و پروردگارت به هیچکس ستم نمیکند. (کهف/۴۹) ای مردم! هم اکنون [به فکر باشید] پیش از پشیمانشدن، اینکه نفس بگوید: یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ و میگوید اگر خدا مرا هدایت میکرد از پرهیزکاران بودم یا میگوید وقتی که عذاب را میبیند، کاش بازگشتی برایم بود پس از نیکوکاران بودم. و خدای جلیل پاسخ داده و میفرماید: آری، آیات من بهسراغ تو آمد، امّا آن را تکذیب کردی و تکبّر نمودی و از کافران بودی! به خدا قسم، درخواست بازگشت به دنیا نمیکنند مگر برای اینکه کار خوب انجام دهند. و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! (کهف/۱۱۰) ای مردم! هم اکنون، هم اکنون که اعتماد آزاد است، چراغ روشن است و در توبه باز است [به فکر قیامت خود باشید] پیش از اینکه قلم بخشکد و نامه [اعمالتان] پیچیده شود، و پیش از آنکه رزق و روزیتان قطع شود و دیگر اعمالتان بالا نرود [و ثبت نشود] امروز زمان عمر است و فردا روز پیشیگرفتن است، و شما نمیدانید بهشتی هستید یا دوزخی و من از خدا طلب آمرزش برای خود و شما میکنم».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۴
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- یَا حَسْرَتَی عَلَی مَا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ أَیْ یَا نَدَامَتِی عَلَی مَا ضَیَّعْتُ مِنْ ثَوَابِ اللَّهِ.
ابنعبّاس ( یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ یعنی پشیمانم از آنچه که از ثواب خداوند، [با انجامندادن اعمال صالح] تباه ساختم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۴
الکاظم (علیه السلام)- عَنْ أَبِیالْحَسَنِ مُوسَیبْنِجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ قَالَ جَنْبُ اللَّهِ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ کَذَلِکَ مَا کَانَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ بِالْمَکَانِ الرَّفِیعِ إِلَی أَنْ یَنْتَهِیَ الْأَمْرُ إِلَی آخِرِهِمْ.
امام کاظم (علیه السلام)- از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده که ایشان دربارهی کلام خداوند عزّوجلّ: أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَی علَی مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللهِ فرمود: «جَنب خدا، امیرمؤمنان (علیه السلام) و پس از او اوصیاء او در جایگاه والایشان هستند تا اینکه به آخرین نفر از ایشان پایان یابد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۶
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا أَبَاذَرٍّ (رحمة الله علیه) یُؤْتَی بِجَاحِدِ حَقِّ عَلِیٍّ وَ وَلَایَتِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ أَصَمَّ وَ أَبْکَمَ وَ أَعْمَی یَتَکَبْکَبُ فِی ظُلُمَاتِ یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ یُنَادِی یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ یُلْقَی فِی عُنُقِهِ طَوْقٌ مِنَ النَّارِ وَ لِذَلِکَ الطَّوْقِ ثَلَاثُمِائَهًِْ شُعْبَهًٍْ عَلَی کُلِّ شُعْبَهًٍْ شَیْطَانٌ یَتْفُلُ فِی وَجْهِهِ وَ یَکْلَحُ مِنْ جَوْفِ قَبْرِهِ إِلَی النَّار.ِ
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای ابوذر (! انکارکنندهی حقّ علی (علیه السلام) و ولایت او در روز قیامت به صورت کر و لال و کور آورده میشود، در تاریکی روز قیامت، روی زمین کشیده میشود درحالیکه ندا سر میدهد: یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ گردنبندی از آتش در گردنش انداخته میشود و آن گردنبند سیصد شعبه (شاخه) دارد که بر روی هر شاخهی آن شیطانی است که آب دهان روی صورتش میاندازد و او را از درون قبرش به آتش میاندازند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۶
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- نَحْنُ الْخُزَّانُ لِدِینِ اللَّهِ وَ نَحْنُ مَصَابِیحُ الْعِلْمِ إِذَا مَضَی مِنَّا عَلَمٌ بَدَا عَلَمٌ لَا یَضِلُّ مَنِ اتَّبَعَنَا وَ لَا یَهْتَدِی مَنْ أَنْکَرَنَا وَ لَا یَنْجُو مَنْ أَعَانَ عَلَیْنَا عَدُوَّنَا وَ لَا یُعَانُ مَنْ أَسْلَمَنَا فَلَا تَتَخَلَّفُوا عَنَّا لِطَمَعِ دُنْیَا وَ حُطَامٍ زَائِلٍ عَنْکُمْ وَ أَنْتُمْ تَزُولُونَ عَنْهُ فَإِنَّ مَنْ آثَرَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَهًِْ وَ اخْتَارَهَا عَلَیْنَا عَظُمَتْ حَسْرَتُهُ غَداً وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ.
امام علی (علیه السلام)- ما گنجداران علم خدا و چراغهای علم او هستیم، هرگاه یکی از ما برود دیگری از ما جایش را میگیرد، و کسی که از ما تبعیّت کند، گمراه نمیشود و کسی که ما را انکار کند، هدایت نخواهد شد وکسی که به دشمنان ما کمک کند، نجات نخواهد یافت و به کسی که ما را رها کند، هیچ کمکی نخواهد شد. به طمع دنیا و آرایش ظاهر آن با ما مخالفت نکنید که هم آنها از بین رفتنی هستند و هم شما از دنیا خواهید رفت. هرکه دنیا را بر آخرت گزیند و بر ما ترجیح دهد، فردا بسیار حسرت خواهد خورد و این همان کلام خداوند است که فرمود: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۶
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فِی خُطْبَتِهِ أَنَا الْهَادِی أَنَا الْمُهْتَدِی وَ أَنَا أَبُو الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ زَوْجُ الْأَرَامِلِ وَ أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی الْجَنَّهًِْ وَ أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ أَنَا عُرْوَهًُْ اللَّهِ الْوُثْقَی وَ کَلِمَهًُْ التَّقْوَی وَ أَنَا عَیْنُ اللَّهِ وَ لِسَانُهُ الصَّادِقُ (علیه السلام) وَ یَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ الَّذِی یَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ أَنَا یَدُ اللَّهِ الْمَبْسُوطَهًُْ عَلَی عِبَادِهِ بِالرَّحْمَهًِْ وَ الْمَغْفِرَهًِْ وَ أَنَا بَابُ حِطَّهًٍْ مَنْ عَرَفَنِی وَ عَرَفَ حَقِّی فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّی وَصِیُّ نَبِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی خَلْقِهِ لَا یُنْکِرُ هَذَا إِلَّا رَادٌّ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله).
امام علی (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یکی از سخنرانیهایش چنین فرمود: «منم راهنمای مردم، من کسی هستم که راه [حقّ] را یافتهام، منم پدر یتیمان و تهیدستان، سرپرست بیوهزنان، پناهگاه درماندگان و دژ نفوذناپذیر هراسداران، منم کاروانسالار مؤمنانی که بهسوی بهشت در حرکتند، رشته استوار خدایم، و محکمترین دستاویز [توسّل] به خدا، و کلمهی تقوی و چشم بیدار خداوند و زبان راست و حقّ و دست اویم، منم معنای جنب خدا که در این آیه میفرماید: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ. من دست گشودهی مهربان خدا بر سر بندگان میباشم، منم باب «حطّه» [کلمهی استغفار بنیاسرائیل بود یعنی گناهان مرا از من بریز و مرا بیامرز]. هرکه مرا شناخت و حقّ مرا دانست، به حقیقت، پروردگار خود را شناخته است، زیرا من در زمین قائم مقام پیغمبر (صلی الله علیه و آله) او، و برهان خدا بر مخلوقش هستم، این ادّعا را کسی ردّ نمینماید مگر آنکه خدا و پیغمبرش (صلی الله علیه و آله) را نپذیرفته باشد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۶
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ أَنَا حَسْرَهًُْ النَّاسِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ.
امام علی (علیه السلام)- أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَی علَی مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللهِ، من جنب خدایم و من مایهی افسوس مردمان در روز قیامتم [که چرا ولایت مرا نپذیرفتند].
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مَالِکٍ الْجُهَنِی قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ أَنَا شَجَرَهًٌْ مِنْ جَنْبِ اللَّهِ فَمَنْ وَصَلَنَا وَصَلَهُ اللَّهُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ.
امام صادق (علیه السلام)- مالک جهنی گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «ما درختی [برآمده] از جَنب خدا میباشیم، هرکه به ما بپیوندد، خداوند به او میپیوند». سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَی علَی مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللهِ وَ إِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
الصّادق (علیه السلام)- فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) نَحْنُ وَ اللَّهِ خُلِقْنَا مِنْ نُورِ جَنْبِ اللَّهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ الْکَافِرِ إِذِ اسْتَقَرَّتْ بِهِ الدَّارُ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ یَعْنِی وَلَایَهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام).
امام صادق (علیه السلام)- به خدا سوگند! ما از نور جنب خدای متعال آفریده شدیم و سخن شخص کافر در قیامت این است که میگوید: یَا حَسْرَتَی علَی مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللهِ یعنی [از کوتاهیاش] در [پذیرش] ولایت محمّد (صلی الله علیه و آله) و خاندان او (علیهم السلام) [حسرت میخورد].
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
الصّادق (علیه السلام)- خَلَقَنَا اللَّهُ جُزْءاً مِنْ جَنْبِ اللَّهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عزّوجلّ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ یَعْنِی فِی وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام)- خداوند ما را جزئی از جنب خود آفرید و این کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: یَا حَسْرَتَی علَی مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللهِ یعنی در ولایت علی (علیه السلام) [و حسرت از عدم پذیرش آن].
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
الرّضا (علیه السلام)- فِی جَنْبِ اللهِ قَالَ فِی وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام).
امام رضا (علیه السلام)- فِی جَنبِ اللهِ یعنی در ولایت علی (علیه السلام) [و حسرت از عدم پذیرش آن].
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
الصّادق (علیه السلام)- عَلِیٌّ (علیه السلام) جَنْبُ اللهِ.
امام صادق (علیه السلام)- امام علی (علیه السلام) جنب خداست.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
الباقر (علیه السلام)- نَحْنُ جَنْبُ اللهِ.
امام باقر (علیه السلام)- جنب اللَّه، ما هستیم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنَ الْقُرْآنِ وَ وَلَایَهًِْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ الْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام) وَ الدَّلِیلُ عَلَی ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ قَالَ فِی الْإِمَامِ لِقَوْلِ الصَّادِقِ (علیه السلام) نَحْنُ جَنْبُ اللهِ.
علیّبنابراهیم ( وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ عبارت است از قرآن و ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ائمه (علیهم السلام). دلیل بر این مطلب این آیه است: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ یعنی [حسرت در مورد عدم پذیرش ولایت] امام، به دلیل فرمودهی امام صادق (علیه السلام) که فرمود: ما جنب اللَّه هستیم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَقِّنُوا مَوْتَاکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِنَّهَا أَنِیسٌ لِلْمُؤْمِنِ حِینَ یَمْرُقُ مِنْ قَبْرِهِ قَالَ لِی جَبْرَئِیلُ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لَوْ تَرَی لَهُمْ حِینَ یَمْرُقُونَ مِنْ قُبُورِهِمْ یَنْفُضُونَ التُّرَابَ عَنْ رُءُوسِهِمْ وَ هَذَا یَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ مُبْیَضٌّ وَجْهُهُ وَ هَذَا یَقُولُ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ یَعْنِی فِی وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ مُسْوَدٌّ وَجْهُهُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- به مردگانتان لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ را تلقین کنید چراکه آن (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ) در آن هنگام که مؤمن در قبرش فرو میرود، مونس اوست. جبرئیل به من گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! اگر آنها را ببینی در آن وقت که از قبرهایشان خارج میشوند [خواهی دید که] خاک را از سرهایشان میگیرند. و [در این هنگام] این (شخص مؤمن) صورتش درخشان است و میگوید: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ الحَمْدُ لِلهِ خدایی جز الله نیست و سپاس از آن اوست و کافر صورتش سیاه است و میگوید: یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِِ یعنی [حسرت از کوتاهیهایی که] در ولایت علی (علیه السلام) [کردم]».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۸
السّجّاد (علیه السلام)- جَنْبُ اللَّهِ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ هُوَ حُجَّهًُْ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ أَمَرَ اللَّهُ خُزَّانَ جَهَنَّمَ أَنْ یَدْفَعَ مَفَاتِیحَ جَهَنَّمَ إِلَی عَلِیٍّ فَیُدْخِلَ مَنْ یُرِیدُ وَ یُنْجِیَ مَنْ یُرِیدُ وَ ذَلِکَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ مَنْ أَحَبَّکَ فَقَدْ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی یَا عَلِیُّ (علیه السلام) أَنْتَ أَخِی وَ أَنَا أَخُوکَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) إِنَّ لِوَاءَ الْحَمْدِ مَعَکَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ تُقَدِّمُ بِهِ قُدَّامَ أُمَّتِی وَ الْمُؤَذِّنُونَ عَنْ یَمِینِکَ وَ عَنْ شِمَالِک.
امام سجاد (علیه السلام)- جَنْبِ اللهِِ علی (علیه السلام) است و او در روز قیامت حجّت خدا بر مخلوقات است. وقتی روز قیامت فرا رسد، خداوند به نگهبانان دوزخ دستور میدهد که کلیدهای دوزخ را به علی (علیه السلام) بدهند تا او هرکه را میخواهد وارد آن کند و هرکه را میخواهد، نجات بدهد. و آن [فضیلت] همان است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکس تو را دوست بدارد، مرا دوست دارد و هرکس تو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است. ای علی (علیه السلام)! تو برادر من هستی و من برادر تو. ای علی (علیه السلام)! پرچم حمد در روز قیامت به همراه توست که با آن پرچم در جلوی بزرگان و مؤمنان امت من حرکت میکنی و عدّهای از دوطرف تو، [مؤمنان را برای پیوستن به این کاروان] صدا میزنند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۰
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَهْلُ الْجَنَّهًِْ یَنْظُرُونَ إِلَی مَنَازِلِ شِیعَتِنَا کَمَا یُرَی الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ فِی السَّمَاءِ لَا یَضِلُّ مَنِ اتَّبَعَنَا وَ لَا یَهْتَدِی مَنْ أَنْکَرَنَا وَ لَا یَنْجُو مَنْ أَعَانَ عَلَیْنَا عَدُوَّنَا وَ لَا یُعَانُ مَنْ أَسْلَمَنَا فَلَا تَخَلَّفُوا عَنَّا لِطَمَعِ دُنْیَا بِحُطَامٍ زَائِلٍ عَنْکُمْ وَ أَنْتُمْ تَزُولُونَ عَنْهُ فَإِنَّهُ مَنْ آثَرَ الدُّنْیَا عَلَیْنَا عَظُمَتْ حَسْرَتُهُ وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ.
امام علی (علیه السلام)- بهشتیان به خانههای شیعیان ما چنان نگاه میکنند که ستارهی درخشان را در آسمان میبینند. هرکس از ما پیروی کند گمراه نشود، و هرکه منکر ما شود هدایت نگردد، کسی که دشمنان ما را بر علیه ما کمک کند، نجات نخواهد یافت و کسی که ما را رها کند، کمک نخواهد شد. [تبعیّت از] ما را به خاطر طمع به مال دنیا، رها نکنید که هم دنیا از بین رفتنی است و هم شما از دنیا خواهید رفت هرکس [تبعیّت] دنیا را به تبعیّت از ما ترجیح دهد، فردا بسیار حسرت خواهد خورد که خداوند فرمود: یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۰
الباقر (علیه السلام)- عَنِ الْبَاقِر (علیه السلام) فِی تَفْسِیرِ هَذَا الْکَلَامِ أَنَّهُ قَالَ مَعْنَاهُ أَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ أَقْرَبَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنْ رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) وَ لَا أَقْرَبَ إِلَی رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ وَصِیِّهِ فَهُوَ فِی الْقُرْبِ کَالْجَنْبِ وَ قَدْ بَیَّنَ اللَّهُ تَعَالَی ذَلِکَ فِی قَوْلِهِ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ یَعْنِی فِی وَلَایَهًِْ أَوْلِیَائِه.
امام باقر (علیه السلام)- در تفسیر این آیه، فرمود: معنای آن این است که چیزی به خدا نزدیکتر از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیست و چیزی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزدیکتر از وصیّش نیست پس او در قرب و نزدیکی مانند جنب [و پهلو] است؛ خداوند در این آیه بیان میکند: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ یعنی در ولایت اولیای خدا.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۰
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قِیلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ مُخْتَبِرُکَ فِی ثَلَاثٍ لِیَنْظُرَ کَیْفَ صَبْرُکَ قَالَ أُسْلِمُ لِأَمْرِکَ یَا رَبِّ وَ لَا قُوَّهًَْ لِی عَلَی الصَّبْرِ إِلَّا بِکَ فَمَا هُنَّ قِیل … أَمَّا الثَّالِثَهًُْ فَمَا یَلْقَی أَهْلُ بَیْتِکَ مِنْ بَعْدِکَ مِنَ الْقَتْل … أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ یُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَی حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ قَالَ … فَقُلْتُ یَا رَبِّ قَدْ وَعَدْتَنِی النَّصْرَ فِیهِمْ فَأَنَا أَنْتَظِرُهُ مِنْکَ فَهَؤُلَاءِ أَهْلِی وَ أَهْلُ بَیْتِی وَ قَدْ أَخْبَرْتَنِی بِمَا یَلْقَوْنَ مِنْ بَعْدِی وَ لَوْ شِئْتَ لَأَعْطَیْتَنِی النَّصْرَ فِیهِمْ عَلَی مَنْ بَغَی عَلَیْهِمْ وَ قَدْ سَلَّمْتُ وَ قَبِلْتُ وَ رَضِیتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الرِّضَا وَ الْعَوْنُ عَلَی الصَّبْرِ فَقِیلَ لِی … أَمَّا ابْنَتُکَ فَجَزَاؤُها عِنْدِی فَإِنِّی أُوْقِفُهَا عِنْدَ عَرْشِی فَیُقَالُ لَهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَّمَکِ فِی خَلْقِهِ فَمَنْ ظَلَمَکِ وَ ظَلَمَ وُلْدَکِ فَاحْکُمِی فِیهِ بِمَا أَحْبَبْتِ فَإِنِّی أُجِیزُ حُکُومَتَکِ فِیهِمْ فَتَشْهَدُ الْعَرْصَهًَْ فَإِذَا أُوقِفَ مَنْ ظَلَمَهَا أَمَرَتْ بِهِ إِلَی النَّارِ فَیَقُولُ الظَّالِمُ وَا حَسْرَتَاهْ عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ یَتَمَنَّی الْکَرَّهًَْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در شب معراج به آسمانها رفت، خطاب آمد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)، خداوند تو را در سه چیز امتحان خواهد کرد تا ببیند صبر تو چگونه است»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوندا، من تسلیم امر تو هستم. ولی ای خدای من، تو باید در صبرکردن به من نیرو بدهی، آن سه چیز کدامند»؟ باز خطاب آمد: «… امّا سوّمی، کشتار و قتلی است که بعد از تو نسبت به اهل بیتت انجام میشود … امّا دخترت؛ مورد ستم قرار گرفته، حقّش را غصب میکنند، او را میزنند درحالیکه باردار است به حریم و منزلش بدون اذن وی داخل شده و افراد پست و فرومایه او را رنجور مینمایند و وی مانع و دافعی نیافته و بهدنبال ضرب و کتکی که میخورد حملش سقط شده و از ناحیهی آن فوت و رحلت میکند … فرمود: «درحالیکه خودت دربارهی اهل بیتم به من وعدهی نصرت دادی و من هم از تو انتظار نصرت دارم. پس اینها اهل بیت من هستند و تو همهی بلاها و مصیبتهای آنها را برایم خبر دادی و اگر تو بخواهی میتوانی آنها را نسبت به دشمنانشان یاری دهی و من تسلیم شدم و همهی اینها را قبول کردم و از تو توفیق صبر و تحمّل درخواست میکنم» … پس به من گفته شد: «و امّا دخترت؛ او را نزد عرش نگه داشته، پس به او گفته میشود: خداوند تو را در میان خلقش حاکم قرار داد، پس کسی که به تو و به فرزندانت ظلم نموده در او حکم نما به آنچه خواهی و من حکم تو را بر ایشان اجرا خواهم نمود، آن حضرت در عرصهی قیامت حاضر شده و وقتی اشخاصی که به او ظلم و ستم کردهاند. در آنجا ایستادند امر میکنم که ایشان را در آتش بیاندازند. پس ظالم میگوید یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ و بهدنبال آن آرزوی بازگشت به دنیا را میکند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۰
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَعَاشِرَ النَّاسِ فَضِّلُوا عَلِیّاً (علیه السلام) فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدِی مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَی بِنَا أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِیَ الْخَلْقُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ قَوْلِی هَذَا وَ لَمْ یُوَافِقْهُ إِلَّا أَنَّ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) خَبَّرَنِی عَنِ اللَّهِ تَعَالَی بِذَلِکَ وَ یَقُولُ مَنْ عَادَی عَلِیّاً (علیه السلام) وَ لَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتِی وَ غَضَبِی فَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللهَ أَنْ تُخَالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذِی نَزَلَ فِی کِتَابِهِ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ مَعَاشِرَ النَّاسِ تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیَاتِهِ وَ انْظُرُوا إِلَی مُحْکَمَاتِه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای مردم! علی (علیه السلام) را برتری دهید که او پس از من از هر مرد و زنی افضل است. خداوند بهخاطر ما برای مردم روزی میفرستد و خلق را باقی میدارد هرکس که این گفتار مرا رد کند. نفرین شده و مورد خشم و غضب خداوند است، جبرئیل به نقل از خداوند این خبر را به من داده و گفت: «هرکس با علی (علیه السلام) دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد، لعنت و غضب من به او خواهد رسید». و هرکس باید بنگرد که برای فردایش چه فرستاده است. از خدا بترسید (حشر/۱۸) [مبادا با او] مخالفت کنید که با اینکار، پس از آنکه به واسطهی ایمان، ثابتقدم شدید، منحرف شده و خواهید لرزید، خداوند به آنچه میکنید آگاه است. ای مردم! در مورد قرآن تدبّر کنید و آیات محکم آن را نیکو بفهمید و آیات محکم آن را ملاک عمل قرار دهید.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۲
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَفَدَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَهْلُ الْیَمَنِ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ وَصِیُّکَ قَالَ هُوَ الَّذِی أَمَرَکُمْ بِالِاعْتِصَامِ بِهِ فَقَالَ عزّوجلّ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بَیِّنْ لَنَا مَا هَذَا الْحَبْلُ فَقَالَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ فَالْحَبْلُ مِنَ اللَّهِ کِتَابُهُ وَ الْحَبْلُ مِنَ النَّاسِ وَصِیِّی فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ وَصِیُّکَ فَقَالَ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا جَنْبُ اللَّهِ هَذَا فَقَالَ هُوَ الَّذِی یَقُولُ اللَّهُ فِیهِ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا فَوَصِیِّی السَّبِیلُ إِلَیَّ مِنْ بَعْدِی فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِالَّذِی بَعَثَکَ أَرِنَاهُ فَقَدِ اشْتَقْنَا إِلَیْهِ فَقَالَ هُوَ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ آیَهًًْ لِلْمُتَوَسِّمِینَ فَإِنْ نَظَرْتُمْ إِلَیْهِ نَظَرَ مَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ عَرَفْتُمْ أَنَّهُ وَصِیِّی کَمَا عَرَفْتُمْ أَنِّی نَبِیُّکُمْ فَتَخَلَّلُوا الصُّفُوفَ وَ تَصَفَّحُوا الْوُجُوهَ فَمَنْ هَوَتْ إِلَیْهِ قُلُوبُکُمْ فَإِنَّهُ هُوَ لِأَنَّ اللَّهَ عزّوجلّ یَقُولُ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهًًْ مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ إِلَیْهِ وَ إِلَی ذُرِّیَّتِهِ فَقَامُوا جَمِیعاً وَ تَخَلَّلُوا الصُّفُوفَ وَ أَخَذُوا بِیَدِ عَلِیٍّ (علیه السلام).
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هیئتی از یمن به خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند. عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وصیّ شما کیست»؟ فرمود: «همان کسی که خداوند به شما دستور داده است که دست از او بر ندارید و فرموده است: و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هرگونه وسیلهی وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید!. (آل عمران/۱۰۳)». عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای ما بیان فرمایید که این ریسمان چیست»؟ فرمود: «همان است که خدا فرموده: مگر به ریسمانی از خدا و ریسمانی از مردم. (آل عمران/۱۱۲) ریسمانی که از طرف خداست کتاب اوست و ریسمانی که از طرف مردم است وصیّ من است». عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وصیّ شما کیست»؟ فرمود: «همان کسی که خدا دربارهی او این آیه را فرستاده است: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ». عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مقصود از جنب خدا چیست»؟ فرمود: «همان است که خداوند دربارهاش میفرماید: روزی که ستمگر دستهای خویش را به دندان میگزد و میگوید ای کاش راهی با رسول خدا بدست گرفته بودم. (فرقان/۲۷) او وصیّ من است که پس از من راه بهسوی من، اوست». عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به خدایی که بهراستی شما را مبعوث کرده است، وصیّ خود را به ما معرّفی کن که بسیار مشتاق دیدار او شدیم». فرمود: «او همان است که خداوند او را نشانهای برای مؤمنان انسانشناس که اگر طبق این قید که خداوند میفرماید: مثل صاحبدلان یا آنان که با حضور گوش فرا میدارند (ق/۳۷) به او نگاه کنید، خواهید فهمید که او وصیّ من است همچنانکه شناختهاید که من پیغمبر شما هستم، اکنون به میان صفها بروید و به چهرهها نگاه کنید و هرکسی که دلهایتان به او مایل میشود، او همان وصیّ من است، چون خداوند فرموده: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ و بر همین اساس محبّت به او و فرزندان او در دل مردم خواهد افتاد». پس حاضران جملگی در میان جمع به جستجو پرداخته و دست علی (علیه السلام) را گرفتند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۲
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- یَا مَنْ عَفَا عَنِّی وَ عَنْ مَا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئَاتِ یَا مَنْ رَحِمَنِی بِأَنْ سَتَرَ ذَلِکَ عَلَیَّ وَ لَمْ یَفْضَحْنِی بِهِ یَا مَنْ سَوَّی خَلْقِی وَ لَهُ عَلَی مَا أَعْمَلُ شَاهِدٌ مِنِّی یَا مَنْ یُنْطِقُ لِسَانِی وَ تَنْطِقُ لَهُ أَرْکَانِی یَا مَنْ قَلَّ حَیَائِی مِنْهُ حَتَّی قَدْ خَشِیتُ أَنْ یَمْقُتَنِی یَا مَنْ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مِنِّی بَعْضَ عِلْمِهِ بِی لَعَاجَلُونِی یَا مَنْ سَتَرَ عَوْرَتِی وَ لَمْ یُبْدِ لِخَلْقِهِ سَوْأَتِی یَا مَنْ أَمْهَلَنِی عِنْدَ خَلْوَتِی فِی مَعَاصِیهِ بِلَذَّتِی أَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ أَکُونَ مِمَّنْ یُنَادِی یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ.
امام علی (علیه السلام)- [در زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است: خدایا!] ای کسی که از من و از گناهانی که در خلوت انجام دادم درگذشتی، ای کسی که به من رحم کردی اینگونه که آن [گناهان] را برمن پوشاندی و با آنها مرا رسوا نساختی. ای کسی که آفرینش مرا خوب و یکسان قرار داد و برای او بر آنچه انجام میدهم، شاهدی از جانب خودش هست! ای کسی که زبانم را به سخن میآوری و ستونهای [بدن] من برای او سخن میگوید! ای کسی که شرمِ من به قدری از او کم است که ترسیدم بر من خشم بگیرد! ای کسی که اگر مردم، بخشی از آگاهی او را نسبت به من داشتند، [در عقابکردن من] عجله میکردند! ای کسی که زشتی مرا پوشاند و برای مخلوقاتش زشتی مرا آشکار نکرد! ای کسی که وقتی در خلوتم نافرمانیاش میکردم، به من مهلت لذّتبردن داد! به بزرگواریت پناه میبرم از اینکه از کسانی باشم که ندا میدهند: یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۴
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- نَجِدُ ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا وَ صِدْقاً وَ نُنَادِی هَلْ وَجَدْتُمْ مَا سَوَّلَ لَکُمُ الشَّیْطَانُ حَقّاً تُکْثِرُ الْحِیرَهًُْ وَ الْفَظَاظَهًُْ وَ الْعَثْرَهًُْ وَ الْحَمِیقَهًُْ وَ یُقَالُ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ شَقِیَ مَنْ عَدَلَ عَنْ قَصْدِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ هَوَی مَنِ اعْتَصَمَ بِغَیْرِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِین (علیه السلام).
امام علی (علیه السلام)- آنچه را که پروردگارمان به ما وعده داده بود، حق و راست یافتیم، و ندا میدهیم: «آیا شما آنچه را که شیطان برایتان زینت داد، حق یافتید»؟ سرگردانی و بداخلاقی و لغزش و نادانی آنها زیاد میشود و میگویند: یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! کسی که از راه میانهی تو منحرف شد، بدبخت شد. ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! کسی که به غیر تو چنگ زد، سقوط کرد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۷۴
معرفی بیشتر سوره زمر
جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]
مفهوم کلی سوره
خداباورى ؛
دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛
تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛
اسامی سوره
علت نامگذاری
«سوره زمر»؛ سبب نامگذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک و هفتادوسه است .
«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]
تعداد آیات
سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]
تعداد کلمات
سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:
1. دعوت به توحيد؛
2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]
محتوا و موضوعات
سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:
چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛
مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛
بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛
بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛
و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر خدا صلیاللهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».
هارونبنخارجه از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پردهنشين در خيمه ها مى باشد.[10]
محل نزول
همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]
زمان نزول
سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]
فضای نزول
مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.
علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.
راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]
ترتیب در مصحف
سوره زمر در چينش كنونى قرآن سىونهمين سوره به شمار می آید.[14]
ترتیب بر اساس نزول
سوره زمر پنجاهونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلی
خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.
ویژگی
سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]
سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]
روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.
[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359
[10]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 21، ص 138
[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[13]تفسير احسنالحديث، ج 9، ص 259-258
[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136
[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141