ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)
تفسیر های آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ «35»
تا خداوند (در سايهى ايمان و صداقت آنان) بدترين كارى كه مرتكب شدهاند از آنها بپوشاند و آنان را به بهترين اعمالى كه انجام مىدادند پاداش دهد.
پیام ها
1- يكى از پاداشهاى مبلّغان دين، عفو الهى و گذشت از لغزشهاى آنان است.
جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ … لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ
2- مقام تقوا و احسان، با صدور بعضى كارهاى زشت منافاتى ندارد. (ضمير «عَنْهُمْ» به همان متّقين و محسنين در آيه قبل بر مىگردد). «لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا»
3- از لطف الهى همين بس كه بدترين گناهان را مىپوشاند و به نحو احسن پاداش مىدهد. «لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ- يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ»
4- پاك شدن از گناه و آثار آن، مقدّمهى دريافت الطاف الهى است. (اول «لِيُكَفِّرَ» بعد «يَجْزِيَهُمْ»)
5- خداوند پاداش متّقين و محسنين را به بهاى بهترين كارشان مىدهد. (كار متوسط آنان را نيز پاداش بهترين كار مىدهد). بِأَحْسَنِ الَّذِي …
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (32) وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (33) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ (34) لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ (35)
ترجمه
پس كيست ستمكارتر از آنكه دروغ بست بر خداوند و تكذيب كرد سخن راست را وقتى كه آمد او را آيا نيست در دوزخ جاى اقامتى براى كافران
و آنكه آورد سخن راست را و تصديق نمود آنرا آنگروه ايشانند پرهيزكاران
براى ايشانست آنچه ميخواهند نزد پروردگارشان اينست پاداش نيكوكاران
تا پوشيده دارد از آنها بدترين عملى را كه بجا آوردند و پاداش دهد مزد ايشانرا ببهترين كاريكه بودند ميكردند.
تفسير
خداوند متعال ببيان ديگرى متعرّض حال اهل شرك و اهل ايمان شده ميفرمايد پس كيست ستمكارتر از كسيكه دروغ بندد بخدا و قائل شود بآنكه او براى خود شريك در عبادت قرار داده يا پسر و دختر اختيار نموده و تكذيب كند كتاب خدا و سنّت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است وقتى كه بيايد از جانب خدا و مبيّن شود براى او آيا نيست در جهنم مثوى و مقام و اقامتگاه دائمى براى چنين كسانى البتّه هست و در غير آن منزلى براى آنها نخواهد بود و آنكه قرآن را كه صدق محض و محض صدق است آورد از جانب خدا و آنكه تصديق نمود آنرا و سنت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است اين اشخاص آنها پرهيزكارانند و اينكه اولئك كه جمع است خبر الّذى واقع شده بملاحظه عموم معنى است اگر چه مراد شخص باشد
جلد 4 صفحه 497
چنانچه قمّى ره فرموده كه مراد از جاء بالصّدق پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مراد از و صدّق به امير المؤمنين عليه السّلام است و در مجمع اينمعنى را بائمه هدى عليهم السلام نسبت داده است و معلوم است كه آنحضرت اوّل كسى بود كه تصديق فرمود قرآن و آنچه را كه پيغمبر آورد كه اهمّ از همه ولايت خودش بود قولا و عملا بنحو اكمل و از براى پرهيزكاران سابق الذكر است با شرط بقاء بر تصديق مذكور قولا و عملا در دنيا آنچه را كه خواسته باشند از نعمت و خوشى و خوبى نزد پروردگارشان در آخرت اين است پاداش نيكوكاران بأعمال صالحه و عقائد حقّه تا محو كند از نامه عمل آنها بدترين كاريرا كه مرتكب ميشدند از اقسام شرك و كفر و معاصى و عوض دهد بعنوان مزد ببهترين اعمالشان كه اسلام و ايمان و كارهاى عبادى باشد بهترين عوض و مزديرا كه سزاوار است از خداوند جليل به بنده ذليل عطا شود و ظاهرا ليكفّر اللّه متعلّق بما يشاؤون است و محتمل است متعلّق بمحسنين باشد و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لِيُكَفِّرَ اللّهُ عَنهُم أَسوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجزِيَهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ الَّذِي كانُوا يَعمَلُونَ (35)
تا اينكه خداوند بپوشاند از آنها بدترين عملي که عمل كردهاند و جزاء دهد ببهترين عملي که بودند عملي که ميكردند.
اينکه آيه شريفه هم يك شاهد و دليل است براي عموم در الَّذِي جاءَ بِالصِّدقِ وَ صَدَّقَ بِهِ نه بخصوص فَأَتاهُمُ العَذابُ مِن حَيثُ مؤمنين و ائمه طاهرين و جبرئيل امين زيرا آنها عمل سويي نداشتند لمقام عصمتهم بلكه عموم مؤمنين هستند که مؤمن هر چه خوب باشد خالي از خطا و غفلت و معاصي نيست اما مؤمنيني که سابقه كفر داشتند بواسطه اسلام تمام سيئات آنها پوشيده ميشود زيرا
«الاسلام يجب ما قبله»
و اما آنهايي که سابقه كفر نداشتند و در اسلام تربيت شدهاند هر چه خوب باشند خالي از تقصير نيستند زيرا بايد مقام غفران و عفو الهي ظاهر شود حتي در حديث قدسيست که ميفرمايد اگر بندگان من معصيت مرا نميكردند من يك دسته ديگري خلق ميكردم تا معصيت كنند و من آنها را ببخشم
جلد 15 – صفحه 313
و عفو كنم تا مقام مغفرت من ظاهر شود و البته مراد معاصي نيست که باعث زوال ايمان شود که از قابليت مغفرت و عفو بيفتد.
لِيُكَفِّرَ اللّهُ عَنهُم أَسوَأَ الَّذِي عَمِلُوا مراد اينکه نيست که معاصي كبار از آنها صادر شود بلكه نسبت باعمال خود آن عمل بدتر باشد مثلا عدول مؤمنين که ملكه اجتناب از كبائر و اصرار بر صغائر دارند اگر فرض شود در تمادي عمر يك صغيره بيشتر از آن صادر نشده همان صغيره اسوء اعمال او است بلكه اگر فرض شود که يك صغيره هم از او صادر نشده يك خطا و سهو و غفلت اسوء اعمال او است هر که نسبت باعمال خود و تعبير با سوء دليل بر اينست که اعمال سوء آن که دون اسوء است بطريق اولي باولوية قطعيه تكفير ميشود.
وَ يَجزِيَهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ الَّذِي كانُوا يَعمَلُونَ تمام اعمال حسنه اجر كامل بسا هفتصد درجه دارد و لكن آن عملي که درجه آن از همه بالاتر است آن را باو عنايت ميفرمايد.
نکته های آیه
۱ – خداوند، بدترین عمل محسنان را، به پاس احسان آنان، نادیده گرفته و مى پوشاند. (ذلک جزاء المحسنین . لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذى عملوا) «تکفیر» (مصدر «لیکفّر») به معناى ستر و پوشاندن است و مقصود از آن چشم پوشى از گناه و زدودن آن از پرونده اعمال است.
۲ – احسان، موجب محو و زدایش بزرگ ترین گناهان از پرونده اعمال است. (ذلک جزاء المحسنین . لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذى عملوا)
۳ – نادیده گرفته شدن بزرگ ترین گناهان، از انگیزه هاى احسان کردن محسنان است. (ذلک جزاء المحسنین . لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذى عملوا) برداشت یاد شده براین فرض استوار است که لام در «لیکفّر» متعلق به «محسنین» باشد. گو این که گفته مى شود: «الذین أحسنوا للتکفیر; کسانى که احسان کردند براى چشم پوشیده شدن از گناهانشان».
۴ – برآورده شدن تمامى خواسته هاى محسنان از سوى خداوند، به خاطر نادیده گرفتن بدترین اعمال احتمالى گذشته آنان است. (لهم ما یشاءون عند ربّهم … لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذى عملوا) برداشت یاد شده مبتنى بر این فرض است که لام «لیکفّر»، براى تعلیل و متعلق به فعل محذوفى است که جمله «لهم ما یشاءون…» بر آن دلالت مى کند; بر این اساس تقدیر چنین مى شود: «وعدهم اللّه بذلک و یسر لهم لیکفّر…».
۵ – زشتى اعمال و کردار آدمى، داراى مراتب گوناگون است. (لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذى عملوا)
۶ – خداوند به محسنان – به پاس احسان آنان – مطابق با بهترین عملشان، پاداش خواهد داد. (و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون)
۷ – احسان، موجب بهره مندى از پاداش بهترین عمل ها (ذلک جزاء المحسنین … و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون)
۸ – برخوردار شدن از پاداش بهترین عمل ها، انگیزه محسنان از احسانشان (ذلک جزاء المحسنین … و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون)
۹ – برآورده شدن تمامى خواسته هاى محسنان از سوى خداوند، به خاطر اعطاى پاداش بهترین عمل ها به آنان (لهم ما یشاءون عند ربّهم … و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون)
۱۰ – فراهم شدن تمامى خواسته هاى محسنان در قیامت، پاداشى است بر مبناى بهترین عمل آنان. (لهم ما یشاءون عند ربّهم … و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون) برداشت یاد شده از آن جا است که جمله «یجزیهم…» مى تواند توضیح و بیان براى جمله «لهم ما یشاءون…» باشد; یعنى، برآورده شدن خواسته هاى محسنان در قیامت، همان پاداش مطابق با بهترین عمل ها است که خداوند براى آنان مقرر داشته است.
۱۱ – جلوه فضل و لطف الهى در پاداش دادن به محسنان (لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذى عملوا و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون) ملاک قرار گرفتن پاداش بهترین اعمال در وقت جزا و پاداش، و بدترین اعمال در وقت عفو و چشم پوشى، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.
۱۲ – هر عمل نیکى، داراى مراتب مختلف در نیکى و پاداش هاى متناسب با آن است. (و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون) این که خداوند به محسنان مطابق بهترین نوع عملشان پاداش مى دهد، نشانگر آن است که هر عمل نیکى، داراى انواع و مراتب گوناگون است که خداوند در مقام جزا، بهترین نوع آن را ملاک قرار داده و به آنان عطا مى کند.
۱۳ – گذشت و چشم پوشى خداوند از گناهان بزرگ، بسى با اهمیت تر از پاداش هاى بزرگ او است. (لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذى عملوا و یجزیهم أجرهم بأحسن الذى کانوا یعملون) از تقدم ذکرى «لیکفّر اللّه…» بر «یجزیهم…» مى توان برداشت بالا را به دست آورد.
تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه
معرفی بیشتر سوره زمر
جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]
مفهوم کلی سوره
خداباورى ؛
دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛
تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛
اسامی سوره
علت نامگذاری
«سوره زمر»؛ سبب نامگذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک و هفتادوسه است .
«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]
تعداد آیات
سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]
تعداد کلمات
سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:
1. دعوت به توحيد؛
2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]
محتوا و موضوعات
سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:
چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛
مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛
بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛
بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛
و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر خدا صلیاللهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».
هارونبنخارجه از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پردهنشين در خيمه ها مى باشد.[10]
محل نزول
همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]
زمان نزول
سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]
فضای نزول
مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.
علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.
راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]
ترتیب در مصحف
سوره زمر در چينش كنونى قرآن سىونهمين سوره به شمار می آید.[14]
ترتیب بر اساس نزول
سوره زمر پنجاهونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلی
خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.
ویژگی
سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]
سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]
روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.
[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359
[10]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 21، ص 138
[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[13]تفسير احسنالحديث، ج 9، ص 259-258
[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136
[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141