ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)
ولی آنها که تقوای الهی پیشه کردند، غرفههایی در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفههای دیگری بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است این وعده الهی است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمیکند!
|ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند، براى ايشان غرفههايى است كه بالاى آنها غرفههايى [ديگر] بنا شده كه نهرها از زير آن روان است وعدهى خداست [و] خدا خلف وعده نمىكند
ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند، براى ايشان غرفههايى است كه بالاى آنها غرفههايى [ديگر] بنا شده است؛ نهرها از زير آن روان است. وعده خداست؛ خدا خلاف وعده نمىكند.
لیکن آنان که متّقی و خدا ترس شدند برای آنها (در بهشت رضوان و باغ فردوس جاویدان) کاخ و عمارتها بالای یکدیگر بنا شده است که در جلو آن عمارات نهرهای آب جاری است. (این بهشت ابد) وعده خداست که خدا هرگز وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
ولی کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند، برای آنان غرفه هایی است که از فراز آنها غرفه هایی دیگر بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است. خدا این وعده را داده است؛ خدا خلف وعده نمی کند.
اما براى آنان كه از خدا مىترسند غرفههايى است بر فراز هم ساخته، كه از زيرشان جويباران روان است. اين وعده خداست و خدا وعده خود خلاف نخواهد كرد.
ولی کسانی که از پروردگارشان پروا داشتهاند، غرفههایی دارند که بر فراز آنها غرفههایی ساخته شده است، [و] از فرو دست آن جویباران جاری است، این وعده الهی است [و] خداوند در وعده[اش] خلاف نمیکند
ليكن آنان كه از پروردگار خويش پروا كنند ايشان را غرفههايى است بر فراز آنها غرفههايى ساخته شده كه از زير آنها جويها روان است وعده خداست، خدا وعده را خلاف نكند.
و امّا کسانی که از (عذاب) پروردگارشان (خویشتن را) بپرهیزند، آنان (در بهشت برین جای دارند و) دارای قصرها و کاخهائی هستند که بالای یکدیگر ساخته شدهاند و در زیر آنها رودبارها جاری است. این وعده را خدا میدهد و خدا خلاف وعده نمیکند.
لیکن کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند برایشان غرفههایی است که از بالای آنها غرفههایی (دیگر) بنا شده (و) نهرها از زیر آنها روان است. وعدهی خدا را (بپذیر که) خدا خلاف وعده نمیکند.
لیکن آنان که ترسیدند پروردگار خویش را برای ایشان است غرفههائی که از فراز آنهاست غرفههائی ساخته روان است از زیر آنها جویها وعده خدا است نشکند خدا وعده خویش را
تفسیر های آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»
ولى كسانى كه از پروردگارشان پروا دارند، برايشان غرفههايى (در بهشت) است كه بالاى آن غرفهها، غرفههاى ديگرى بنا شده و از زير آنها نهرها جارى است، (اين،) وعدهى الهى است و خداوند در وعدهاش خلاف نمىكند.
نکته ها
«غُرَفٌ» جمع «غرفة» به معناى آبى است كه از محل خود بالا رود يا بنايى است كه در طبقهى بالا ساخته شود.
پيامبر اسلام براى هدايت افراد لجوج دلسوزى بسيارى داشت، لذا خداوند مىفرمايد: بيش از اين خود را به رنج مينداز زيرا كه سنّت خداوند درباره اين گروه عذاب قطعى است و نجاتشان در اختيار تو نيست.
جلد 8 – صفحه 158
پیام ها
1- برخى انسانها با عناد و لجاجت خود، روزنههاى عفو الهى را مىبندند. «حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ»
2- انحراف، در حقيقت آتش است. «تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ»
3- بيم و اميد بايد در كنار هم باشند. در آيه 16 خوانديم: «لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ» يعنى لايههايى از آتش بالاى سر دوزخيان است و در اين آيه مىخوانيم: «لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ» يعنى براى اهل تقوى غرفههائى است كه بالاى آنها غرفههاى ديگر است.
4- در بشارت و وعدههاى الهى خلافى نيست، ولى در هشدار و وعيدهاى خدا شايد عفو و لطفى پيش آيد و به آنها عمل نشود. «وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ: لكن آنانكه بپرهيزند و بيانديشند پروردگار خود را از مخالفت و نافرمانى بوسيله قبولى ايمان و طاعت، لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها: براى ايشان است در بهشت غرفهها كه بنا كرده از بالاى آن، غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ: غرفههاى بلندتر بنا كرده و مستحكم گردانيده شده بدون قصور و كجى، تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: جارى است از زير آن غرفهها نهرها، وَعْدَ اللَّهِ: اين وعده خداى تعالى است به ايشان، لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ: خلاف نمىكند خدا وعده خود را، پس البته محقق الوقوع باشد و تخلف آن محال است.
جلد 11 – صفحه 233
شيخ كلينى (رحمه اللّه) به سند معتبر روايت نموده كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سؤال نمود از تفسير (لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ) فرمود: يا على، خداوند اين غرفهها را بنا نمود براى دوستان خود از مرواريد و ياقوت و زبر جد، و سقفهاى آن از طلا منقش به نقره، هر غرفه هزار در، و هر درى را ملكى موكل است «1».
از حضرت سيّد سجاد مروى است كه درجات بهشت را حق تعالى به عدد آيات قرآن قرار داده، پس كسى كه قرآن بخواند به او گويند بخوان و بالا برو. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11» وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12» قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13» قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14» فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16» وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ «17» الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «18» أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ «19» لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»
جلد 4 صفحه 489
ترجمه
بگو همانا من مأمور شدهام كه بپرستم خدا را با آنكه خالص كننده باشم براى او دين را
و مأمور شدهام به اين كه باشم پيش قدم منقادان
بگو همانا من ميترسم اگر نافرمانى كنم پروردگارم را از عذاب روزى بزرگ
بگو خدا را ميپرستم با آنكه خالص كنندهام برايش دينم را
پس بپرستيد آنچه را مى- خواهيد غير از او بگو همانا زيانكاران آنانند كه زيانكار نمودند خودشان و كسانشان را روز قيامت آگاه باش اين است آن زيانكارى آشكار
براى آنها است از بالاى سرشان خيمههائى از آتش و از پائينشان خيمههائى اينست كه ميترساند خدا بآن بندگانش را اى بندگان من پس بترسيد از من
و آنانكه كناره كردند از هر بسيار سركش كه بپرستند او را و بازگشتند بسوى خدا مرايشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا
آنانكه مىشنوند سخن را پس پيروى ميكنند نيكوتر آن را آن گروه آنانند كه هدايت نمود ايشانرا خداوند و آن گروه ايشانند خردمندان
آيا پس كسى كه واجب شد بر او وعده عذاب دوزخ آيا پس تو نجات ميدهى كسى را كه در آتش است
لكن آنانكه ترسيدند از پروردگارشان براى ايشان است منازل رفيعهاى كه از بالاى آنها منازل رفيعهاى است بنا شده جارى ميشود از زير آنها نهرها اين است وعده خدا تخلّف نميكند خدا وعده خود را.
تفسير
خداوند سبحان به پيغمبر خود دستور داده كه طريقه خود را در خدا پرستى براى كفار مكه بيان فرمايد باين تقريب كه من مأمور شدم از جانب خدا كه عبادت نمايم او را و خالص كنم براى خدا ديانت خود را از شرك بتمام اقسام و انواع آن و نيز مأمور شدم كه اول مطيع و منقاد خدا باشم و مقدّم باشم در اطاعت و انقياد و توابع آن كه فضل و شرف و ثواب است بر تمام بندگان مطيع و منقاد حق در دنيا و آخرت و آنكه من ميترسم اگر معصيت كنم خدا را از عذاب روز قيامت كه روز بسيار بزرگى است و من مأموريت خود را انجام داده و خواهم داد و غير خدا را با او در عبادت خود شريك نمىنمايم تا دين من خالص براى او باشد شما هم هر چه و هر كس را ميخواهيد غير از خدا عبادت كنيد فعلا من بشما كار ندارم بحال خودتان واگذارتان نمودم تا فرمان الهى برسد ولى بدانيد كه شما از افراد حقيقى و كامل زيانكارانيد چون منافع خود و خانواده خود را كه به تبع شما بر كفر باقى ماندند
جلد 4 صفحه 490
از دست داده و خودتان و آنها را متضرّر نموديد در روز قيامت چون منازل بهشتى خودتان را بدل نموديد بمنازل جهنمى و اين خود زيانكارى واضحى است كه جاى ترديد در آن نيست و منازل آنها در جهنم از اين قرار است كه طبقات آتش مانند خيمههائى كه هر يك فوق ديگرى برپا شده باشد بر اهلش احاطه دارد بطوريكه زير پاى اهل هر خيمه آتشينى خيمه آتشين ديگر است كه اهلى دارد تا برسد بدرك اسفل كه آن مخصوص بمنافقين اين امّت و دشمنان آل محمد صلى اللّه عليه و اله است و اين جهنم يا اين عذاب است كه خداوند ميترساند بآن بندگان خود را و ميفرمايد اى بندگان من پس بترسيد از عذاب من و آنانكه اجتناب نمودند از عبادت شيطان و هر طاغى ياغى با خدا مانند فرعون و نمرود و شدّاد و گوساله و سامرى اين امّت و توبه نمودند از كفر و خلاف و رجوع نمودند بخدا و اولياء او براى ايشان است بشارت ببهشت كه فوق همه بشارات است پس بشارت بده اى پيغمبر بندگان مرا آنانكه قوّه ادراك و تميزشان بقدرى است كه گوش ميدهند بسخنان حق و باطل پس پيروى ميكنند از حق و در بين سخنان حق اختيار مينمايند بهتر و برتر را اينها هستند كه مهتدى بهدايت الهى شدند و اينها هستند كه داراى عقول سليمه خالى از اوهامند چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل شده كه اين بشارت براى اهل عقل و فهم است و از امام صادق عليه السّلام براويان احاديث ائمه اطهار كه كم و زياد در آن نمىكنند تفسير شده است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد ملول باشد از آنكه بعضى گوش شنوا ندارند و مواعظ آن حضرت در آنها اثر نمىكند چون جاى تعجب است كسى را كه خدا مقدّر نموده در جهنم معذّب باشد كسى بتواند از آتش نجات دهد و تكرار استفهام براى تأكيد و ضمير مفعول در تنقذ براى تصريح بنوع عذاب تبديل بمن فى النّار شده و اصل كلام افمن حقّ عليه كلمة العذاب انت تنقذه است و كسانيكه تقوى و پرهيزكارى را شعار خود نمودند براى ايشان است در بهشت قصور رفيعه و منازل فوقانى چند طبقه بعضى فوق بعضى ساخته شده باعمال خودشان در دنيا كه در آنها سكونت نموده از مناظر بهشتى بيشتر ملتذّ شوند و از زير اين قصور عاليه و منازل رفيعه نهرهائى از آب شيرين گوارا جارى است و اين منازل بهشتى كه در مقابل آن منازل جهنمى است براى اهل جهنم مبدّل بمنازل سابق
جلد 4 صفحه 491
الذكر شده حال بايد ملاحظه كرد چه قدر ضرر نموده و زيانكار شدهاند وعده داده است خدا وعده دادنى و خداوند از وعده خود تخلف نخواهد فرمود و آن غرفهها از قرارى كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله براى امير المؤمنين عليه السّلام بيان فرموده بروايت كافى از امام باقر عليه السّلام براى اولياء خدا از درّ و ياقوت و زبر جد بنا شده و سقفها مركّب از طلا و نقره است و فرشها از حرير و ديباى متعدّد رنگارنگ روى هم افتاده ولاى آنها مشك و عنبر پاشيده شده و هر غرفهاى هزار در طلا دارد و ساير تشريفات هم لابد بدين منوال است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوا رَبَّهُم لَهُم غُرَفٌ مِن فَوقِها غُرَفٌ مَبنِيَّةٌ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ وَعدَ اللّهِ لا يُخلِفُ اللّهُ المِيعادَ «20»
لكن كساني که تقواي الهي پيدا كردند و از مخالفت پرهيز نمودند براي آنها غرفههائيست که از فوق آنها غرفههاي ديگر
جلد 15 – صفحه 299
بناء شده و جاريست از زير آن غرفهها نهرهايي وعده الهيست و خداوند خلف وعده نميكند.
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوا رَبَّهُم مراتب تقوي را مكرر بيان كردهايم درجه اول تقواي از عقائد فاسده و مذاهب باطله و طرق ضاله است که مرادف با ايمان است و ايمان هم مراتب زيادي دارد از علم اليقين و عين اليقين و حق اليقين و پس از آن تقواي از معاصي و محرمات الهيه و آنها هم بسيار است معاصي تركيه ترك واجبات مثل صلوة و صوم و زكاة و خمس و امر بمعروف و نهي از منكر و حج و جهاد و تولّي مواليان و تبرّي از اعداء و أداء حقوق واجبه و وفاء بعهد و نذر و يمين و ساير واجبات الهيه و معاصي فعليه جوارحيه معاصي زبان از كذب و غيبت و سعايت و نمامي و فحش و غير اينها که گفتند زبان 25 معصيت دارد معاصي چشم نظر بنامحرم و نظر بعورت غير و نظر سوء بمؤمن که خائنة- الاعين گفتند معاصي گوش استماع غيبت و ساز و آواز و كلمات محرمه و معاصي يد ظلم و تعدي و ايذاء و قتل و ضرب و غير اينها معاصي رجلين رفتن در بسياري از مجالس و مراكز سوء و غير اينها و مؤمنين در ترك اينکه معاصي اختلاف زيادي دارند.
لَهُم غُرَفٌ مِن فَوقِها غُرَفٌ مَبنِيَّةٌ که درجات بسيار دارد هر چه ايمان و تقوي بالا رود درجات بالا ميرود تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ از پاي قصرها و غرفهها که ميفرمايد فِيها أَنهارٌ مِن ماءٍ غَيرِ آسِنٍ وَ أَنهارٌ مِن لَبَنٍ لَم يَتَغَيَّر طَعمُهُ وَ أَنهارٌ مِن خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ وَ أَنهارٌ مِن عَسَلٍ مُصَفًّي محمّد آيه 17.
وَعدَ اللّهِ وعده الهيست براي اهل تقوي.
لا يُخلِفُ اللّهُ المِيعادَ چون خلف وعد قبيح است و فعل قبيح محال است از خداوند متعال صادر شود بلي خلف وعيد که وعده عذاب باشد بسا حسن پيدا ميكند اگر مورد قابليت عفو و مغفرت داشته باشد.
مسئله: وعدههايي که خداوند در قرآن و در لسان اخبار باهل معاصي
جلد 15 – صفحه 300
داده سه قسم است يك قسم اگر بطور اخبار باشد تخلفپذير نيست زيرا در تخلفش كذب لازم ميايد و كذب قبيح است و محال است از خدا صادر شود و يك قسم بنحو وعد است ولي محل قابليت ندارد مثل شرك و كفر و ضلالت و ظلم و عناد و امثال اينها آنهم تخلف پذير نيست زيرا احسان در محل غير قابل هم قبيح است قسم ثالث اينكه بنحو وعيد است و محل قابليت عفو دارد تخلفش از باب تفضل نه استحقاق مانعي ندارد.
مسئله: وعدههايي که بندگان بيكديگر ميدهند آنهم اقسامي دارد اگر در باب معاصيست تخلفش واجب است و اگر در قسمت عبادات است و احسان تخلفش قبيح است و اگر وعيد است اگر بدون حق است واجب است تخلف و اگر از روي حق است بسا حسن پيدا ميكند و بسا قبح موارد مختلف است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- اما برای شادی قلب پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و امیدواری مؤمنان، در این آیه چنین میگوید: «ولی آنها که تقوای الهی پیشه کردند غرفههایی در بهشت دارند که
ج4، ص219
بر فراز آنها غرفههای دیگری بنا شده» (لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ).
اگر دوزخیان در میان پردههای آتش قرار دارند، بهشتیان غرفههایی دارند بر فراز غرفهها، و قصرهایی بر فراز قصرها، چرا که دیدن منظره گلها و آبها و نهرها و باغها از فراز غرفهها لذت بخش و دلپذیرتر است.
این غرفههای زیبای بهشتی با نهرهائی که از زیر آن جاری میشود تزیین شده لذا در دنباله آیه میفرماید: «و از زیر آنها نهرها جاری است» (تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).
آری «این وعده الهی است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمیکند» (وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعادَ).
نکته های آیه
۱ – عبادت خالصانه خدا، اجتناب از عبادت طاغوت، توبه، پیروى از بهترین سخن و خردورزى، از اوصاف تقواپیشگان (و الذین اجتنبوا الطغوت أن یعبدوها و أنابوا إلى اللّه … الذین یستمعون القول … لکن الذین اتّقوا ربّهم) «الذین اتّقوا ربّهم» بیان تفصیلى براى آن دسته از افراد مؤمنى است که در آیات قبل توصیف شده اند; یعنى، «الذین اجتنبوا الطاغوت… الذین یستمعون القول…».
۲ – بناهاى مرتفع و چند طبقه (کاخ ها) در بهشت، پاداش اختصاصى تقواپیشگان (لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم غرف من فوقها غرف مبنیّة) «غرفه» (مفرد «غرف») به معناى بناهاى مرتفع و خانه اى بالاى خانه اى دیگر (چند طبقه چون کاخ) است. گفتنى است لام در «لهم» براى اختصاص است.
۳ – ربوبیت الهى، مقتضى تقواپیشگى و پرهیزکارى است. (لکن الذین اتّقوا ربّهم)
۴ – تقواپیشگان، از منظره هاى چشم نواز و لذت بخش بهشت بهره مند خواهند شد. (لهم غرف من فوقها غرف مبنیّة) مرتفع و چند طبقه بودن بناهاى بهشت به همراه جریان نهرها در پایین آنها، مى تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.
۵ – تقوا، عامل اصلى ورود به بهشت و برخوردارى از مواهب آن است. لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم غرف من فوقها غرف مبنیّة اختصاص یافتن بهشت به کسانى که داراى صفت تقوا هستند – در حالى که بهشتیان باید از اوصاف دیگرى نیز برخوردار باشند – مى تواند گویاى برداشت بالا باشد.
۶ – اعطاى پاداش به تقواپیشگان، جلوه اى از ربوبیت الهى (لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم غرف من فوقها غرف)
۷ – مشرکان و کافران، محروم از بهشت و موهبت هاى آن (لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم غرف) لام اختصاص در «لهم» بیانگر این حقیقت است: کافران و مشرکان – که در قطب مقابل مؤمنان قرار دارند – از نعمت هاى بهشتى محروم اند.
۸ – کاخ ها و بناهاى تقواپیشگان در بهشت، داراى نهرهایى است جارى در پایین آنها. (غرف مبنیّة تجرى من تحتها الأنهر)
۹ – معاد، جسمانى است. (لهم غرف … تجرى من تحتها الأنهر)
۱۰ – اعطاى کاخ ها و بناهاى رفیع به همراه نهرهاى جارى، وعده تخلف ناپذیر خداوند به تقواپیشگان (لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم غرف … وعد اللّه لایخلف اللّه المیعاد)
۱۱ – وعده هاى خداوند تخلف ناپذیر است. (لایخلف اللّه المیعاد)
۱۲ – خلف وعده و قرارشکنى، عملى زشت و غیرخدا پسندانه (لایخلف اللّه المیعاد)
۱۳ – «بیم و امید»، «بشارت و انذار» و «تهدید و تشویق»، از روش هاى تربیتى قرآن (إنّ الخسرین … لهم من فوقهم ظلل من النار … لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم غرف … لایخلف اللّه المیعاد)
تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِیَّهًٌْ بِمَا ذَا بُنِیَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) تِلْکَ غُرَفٌ بَنَاهَا اللَّهُ عزّوجلّ لِأَوْلِیَائِهِ بِالدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ وَ الزَّبَرْجَدِ سُقُوفُهَا الذَّهَبُ مَحْبُوکَهًٌْ بِالْفِضَّهًِْ لِکُلِّ غُرْفَهًٍْ مِنْهَا أَلْفُ بَابٍ مِنْ ذَهَبٍ عَلَی کُلِّ بَابٍ مِنْهَا مَلَکٌ مُوَکَّلٌ بِهِ فِیهَا فُرُشٌ مَرْفُوعَهًٌْ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ مِنَ الْحَرِیرِ وَ الدِّیبَاجِ بِأَلْوَانٍ مُخْتَلِفَهًٍْ وَ حَشْوُهَا الْمِسْکُ وَ الْکَافُورُ وَ الْعَنْبَر.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- امام علی (علیه السلام) عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! ما را از کلام خداوند عزّوجلّ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِیَّةٌ آگاه ساز. ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آن غرفهها با چه چیز ساخته شده است»؟ ایشان فرمود: «ای علی (علیه السلام)! خداوند آن غرفهها را برای دوستان خود با دُرّ و یاقوت و زبرجد ساخته، سقف آنها از طلاست و با نقره استوار شده، هریک هزار در از طلا دارد و بر هر در فرشتهای گمارده شده، در آنها فرشهایی رنگارنگ از حریر و دیبا بر روی هم انداخته شده و همه از مشک و کافور و عنبر پر شده».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۱۴
الکافی، ج۸، ص۹۷/ بحارالأنوار، ج۸، ص۱۲۸؛ «قال علی (… غرف مبنیهًْ» محذوف/ بحارالأنوار، ج۸، ص۱۵۷/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۷۲۱/ القمی، ج۲، ص۲۴۶/ البرهان/ نورالثقلین؛ «قال علی (… غرف مبنیهًْ» محذوف
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَرْبَعَهًُْ أَنْهَارٍ مِنَ الْجَنَّهًِْ الْفُرَاتُ وَ النِّیلُ وَ سَیْحَانُ وَ جَیْحَانُ فَالْفُرَاتُ الْمَاءُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ وَ النِّیلُ الْعَسَلُ وَ سَیْحَانُ الْخَمْرُ وَ جَیْحَانُ اللَّبَنُ. {جامع الاخبار} سُئِلَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) عَنْ أَنْهَارِ الْجَنَّهًِْ کَمْ عَرْضُ کُلِّ نَهَرٍ مِنْهَا فَقَالَ (صلی الله علیه و آله): عَرْضُ کُلِّ نَهَرٍ مَسِیرَهًُْ خَمْسِینَ مِائَهًَْ عَامٍ یَدُورُ تَحْتَ الْقُصُورِ وَ الْحُجُبِ تَتَغَنَّی أَمْوَاجُهُ وَ تُسَبِّحُ وَ تَطْرَبُ فِی الْجَنَّهًِْ کَمَا یَطْرَبُ النَّاسُ فِی الدُّنْیَا. وَ قَالَ (صلی الله علیه و آله) أَکْثَرُ أَنْهَارِ الْجَنَّهًِْ الْکَوْثَرُ تَنْبُتُ الْکَوَاعِبُ الْأَتْرَابُ عَلَیْهِ یَزُورُهُ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) خَطِیبُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ أَنَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) رَسُولُ اللَّهِ. عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: لِلرَّجُلِ الْوَاحِدِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ سَبْعُمِائَهًِْ ضِعْفِ مِثْلِ الدُّنْیَا وَ لَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ قُبَّهًٍْ وَ سَبْعُونَ أَلْفَ قَصْرٍ وَ سَبْعُونَ أَلْفَ حَجَلَهًٍْ وَ سَبْعُونَ أَلْفَ إِکْلِیلٍ وَ سَبْعُونَ أَلْفَ حُلَّهًٍْ وَ سَبْعُونَ أَلْفَ حَوْرَاءَ عَیْنَاء.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «[سرچشمهی] چهار نهر از بهشت است: فرات و نیل و سیحان و جیحان. فرات در دنیا و آخرت، پر از آب است و [در آخرت] نیل نهر عسل است و سیحان نهر شراب است و جیحان نهر شیر». در کتاب جامعالاخبار آمده است که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال شد: «عرض رودخانهها و نهرهای بهشت چهقدر است»؟ فرمود: «عرض هر رود آنجا معادل یک مسیر پانصد ساله راه است. که در زیر قصرها و خیمهها میگردد و موجهای آن، مثل آوازخوانی مردم در دنیا، آوازخانی و صدا میکند و تسبیح خدا میکند» و در جای دیگر فرمود: «اکثر رودهای بهشت، کوثر هستند که دخترانی با بدنهای جذاب اطراف آن هستند و روز قیامت، دوستان خدا به ملاقات آن رودها خواهند رفت» و درجای دیگر فرمود: «من محمد (صلی الله علیه و آله)، رسول خدا و سخنران اهل بهشت هستم» و در روایتی دیگر فرمود: «به هر فرد، در روز قیامت، هفتصد برابر آنچه در دنیا نعمت داده میشود، عطا میگردد، همچنین هفتادهزار گنبد و بارگاه که هرکدام هفتادهزار قصر در خود دارد و هفتادهزار لباس زیبا و هفتاد هزار گنبد و هفتادهزار جامهی زیبا و هفتادهزار حوری».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۱۶
بحارالأنوار، ج۸، ص۱۳۰/ بحارالأنوار، ج۸، ص۱۴۷
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیسَلَّامٍ الْعَبْدِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَقُلْتُ: لَهُ مَا تَقُولُ فِی رَجُلٍ یُؤَخِّرُ الْعَصْرَ مُتَعَمِّداً؟ قَالَ: یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مَوْتُوراً أَهْلَهُ وَ مَالَهُ. قَالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ؟ قَالَ: وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ. قَالَ قُلْتُ: فَمَا مَنْزِلُهُ فِی الْجَنَّهًِْ؟ قَالَ: مَوْتُورٌ أَهْلَهُ وَ مَالَهُ یَتَضَیَّفُ أَهْلَهَا لَیْسَ لَهُ فِیهَا مَنْزِلٌ.
امام صادق (علیه السلام)- ابوسلّام عبدی گوید: نزد امام صادق (علیه السلام) رفته و عرض کردم: «دربارهی مردی که نماز عصر را به عمد به تأخیر انداخته است چه میفرمایید»؟ فرمود: «در روز رستاخیز بیزن و فرزند و بیمال [و تنها] محشور شود». عرض کردم: «فدایت شوم! هرچند از بهشتیان باشد»؟! فرمود: «هرچند از بهشتیان باشد». عرض کردم: «در بهشت چه جایگاهی خواهد داشت»؟ فرمود: «بیزن و فرزند و بیمال باشد و چون خانهای ندارد مهمان بهشتیان است و خود خانهای ندارد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۱۶
وسایل الشیعه، ج۴، ص۱۵۴/ نورالثقلین
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ: الْمَوْتُورُ أَهْلَهُ وَ مَالَهُ مَنْ ضَیَّعَ صَلَاهًَْ الْعَصْرِ. قِیلَ: وَ مَا الْمَوْتُورُ أَهْلَهُ وَ مَالَهُ؟ قَالَ: لَا یَکُونُ لَهُ أَهْلٌ وَ لَا مَالٌ فِی الْجَنَّهًْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس نماز را ضایع کند [و در وقت خود بهجا نیاورد] در قیامت بدون اموال و خانوادهاش محشور میگردد. از آن حضرت پرسیدند: «بدون خانواده و مال محشور میشود یعنی چه»؟ فرمود: «کسی است که در بهشت تنها است و خانواده و مالی ندارد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۱۶
معرفی بیشتر سوره زمر
جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]
مفهوم کلی سوره
خداباورى ؛
دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛
تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛
اسامی سوره
علت نامگذاری
«سوره زمر»؛ سبب نامگذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک و هفتادوسه است .
«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]
تعداد آیات
سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]
تعداد کلمات
سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:
1. دعوت به توحيد؛
2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]
محتوا و موضوعات
سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:
چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛
مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛
بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛
بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛
و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر خدا صلیاللهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».
هارونبنخارجه از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پردهنشين در خيمه ها مى باشد.[10]
محل نزول
همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]
زمان نزول
سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]
فضای نزول
مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.
علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.
راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]
ترتیب در مصحف
سوره زمر در چينش كنونى قرآن سىونهمين سوره به شمار می آید.[14]
ترتیب بر اساس نزول
سوره زمر پنجاهونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلی
خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.
ویژگی
سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]
سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]
روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.
[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359
[10]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 21، ص 138
[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[13]تفسير احسنالحديث، ج 9، ص 259-258
[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136
[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141