ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)
شما هر چه را جز او میخواهید بپرستید!» بگو: «زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست دادهاند! آگاه باشید زیان آشکار همین است!»
|پس هر چه را غير از او مىخواهيد بپرستيد. بگو: زيانكاران [واقعى] كسانى هستند كه خود و كسانشان را در روز قيامت به زيان انداختهاند. آگاه باش كه زيان آشكار همين است
پس هر چه را غير از او مىخواهيد، بپرستيد «[ولى به آنان] بگو:» زيانكاران در حقيقت كسانىاند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رساندهاند؛ آرى، اين همان خسران آشكار است.»
شما هم هر که را میخواهید جز خدا بپرستید (که از غیر خدا جز زیان نمیبینید). بگو که زیانکاران آنان هستند که خود و اهل بیت خود را (از کفر و عصیان) در قیامت به خسران جاودان در افکنند، آگاه باشید که این همان زیان است که (در قیامت) بر همه آشکار است.
پس شما هم آنچه را می خواهید، به جای او بپرستید. بگو: بی تردید زیانکاران [واقعی] کسانی هستند که روز قیامت سرمایه وجودشان و کسانشان را به تباهی داده باشند؛ آگاه باشید! که آن همان زیان آشکار است.
بپرستيد هر چيز ديگرى را جز او. بگو: زيانكنندگان كسانى هستند كه در روز قيامت خود و خاندانشان را از دست بدهند. بهوش باشيد كه اين زيانى آشكار است.
شما هم هر چه میخواهید به جای او بپرستید، بگو زیانکاران [واقعی] کسانی هستند که به خویشتن و خانوادهشان در روز قیامت زیان رساندهاند، هان این است زیانمندی آشکار
پس شما هم آنچه را خواهيد جز او بپرستيد- كه شما را سودى نخواهد داشت-، بگو: همانا زيانكاران آن كسانند كه خويشتن و خانواده خود را به روز رستاخيز زيان كنند، آگاه باشيد كه اين است آن زيانكارى آشكار.
امّا شما هر چه و هر که را جز او میخواهید بپرستید. (راه من این بود و راه شما هر چه میخواهد باشد، هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت). بگو: زیانکاران واقعی کسانی هستند که (عمر و جان) خود را (به سبب گمراهی، و حتّی عمر و جان اهل و عیال) و وابستگان خود را (با گمراهسازی)، در روز قیامت (هدر دهند و) زیانبار کنند. هان! زیان آشکار واقعاً همین است.
«پس هر چه را از مادونش میخواهید، بپرستید.»! (ولی به آنان) بگو: «زیانکاران در حقیقت کسانیاند که به خود و کسانشان در روز قیامت زیان رساندهاند. هان! این همان خسران آشکارگر است.»
پس پرستش کنید هر چه خواهید جز او بگو همانا زیانکاران آنانند که زیان کردند خویش و خاندان خویش را روز رستاخیز همانا این است آن زیان آشکار
تفسیر های آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
پس شما جز او هر چه را مىخواهيد بپرستيد». بگو: «همانا زيانكاران (واقعى) كسانى هستند كه سرمايهى وجودى خويش و بستگانشان را در قيامت از كف داده باشند، آگاه باش، اين همان زيان آشكار است».
نکته ها
«خسارت»، از دست دادن اصل سرمايه است. يخ فروشى كه مشترى نداشته، نه تنها سود نبرده بلكه اصل سرمايهاش آب شده است. خُسرانِ نفس، به معناى هلاكت آن است، به گونهاى كه استعدادها از دست برود.
كلمهى «خسارت»، سه مرتبه در اين آيه تكرار شده است تا انسان را نسبت به خسارتِ نفس در قيامت بيدار كند.
به سراغ غير خدا رفتن، هرچه باشد وهركه باشد خودفروشى وخسارت است. انسان بايد در معامله يا سود كند يا ضرر نكند و يا لااقل ضرر كمى بدهد ولى مشركان، آخرت را مىبازند و لذا خسران آنان مبين وآشكار است، به علاوه خسارتِ نفس، در آخرت قابل جبران نيست.
پیام ها
1- موضع خود را در برابر كفّار با صراحت اعلام كنيد. «قُلِ»
2- يكتا پرستى برجستهترين سخن انبياست. «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ»
3- انبيا فرامين الهى را با جان و دل اجرا مىكردند. (در چند آيهى قبل خوانديم:
«إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً» و در اين آيه مىفرمايد: «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً»)
4- از ابتداى اين سوره تاكنون 4 بار از اخلاص سخن به ميان آمده و اين به خاطر
جلد 8 – صفحه 154
آن است كه در طول تاريخ بزرگترين آفت براى دين، اضافه شدن خرافات و سليقهها و تحريفها بوده است. «مُخْلِصاً لَهُ دِينِي»
5- در اجراى قوانين دينى، از پذيرفتن هر گونه تغيير و تحوّل و تسليم شدن در برابر سليقههاى ديگران خوددارى كنيم. «مُخْلِصاً لَهُ دِينِي»
6- در شيوهى تبليغ، گاهى تهديد و قهر لازم است. «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ» (چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ» «1» هرگونه مىخواهيد عمل كنيد.)
7- رهبر بايد بداند همهى مردم تسليم او نخواهند شد. «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ»
8- از خدا كه جدا شديم، به هر چه وصل شويم فرقى ندارد. «ما شِئْتُمْ»
9- خود باختگى، بزرگترين خسارتهاست. «إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»
10- انسان مسئول خانوادهى خويش است. «وَ أَهْلِيهِمْ»
11- سود و زيان واقعى در قيامت است. «يَوْمَ الْقِيامَةِ»
12- براى كسانى كه دير باورند، سخن حقّ را تكرار كنيم. أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ …
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ: پس پرستش كنيد اى معاشر كفار آنچه خواهيد، مِنْ دُونِهِ:
غير از خدا از بتان. اين آيه به آية السيف منسوخ شده. قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ: بگو اى پيغمبر به كفار بدرستى كه زيانكاران از روى حقيقت، الَّذِينَ خَسِرُوا: آنانند كه زيان كردند، أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ: در نفوس خود و در كسان خودشان، يَوْمَ الْقِيامَةِ:
روز قيامت، چه در آن روز به نفس خود منتفع نشوند به جهت ضلالت و از اهل خود انتفاع نبرند، زيرا همه از هم متفرق باشند و چه بسا اهل آنها مؤمن در بهشت و خودشان در جهنم به عذاب گرفتار باشند. أَلا ذلِكَ: آگاه باشند اين خسران، هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ: آن زيان ظاهر و هويداست كه بر هيچكس از اهل محشر پنهان
جلد 11 – صفحه 230
نباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11» وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12» قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13» قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14» فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16» وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ «17» الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «18» أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ «19» لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»
جلد 4 صفحه 489
ترجمه
بگو همانا من مأمور شدهام كه بپرستم خدا را با آنكه خالص كننده باشم براى او دين را
و مأمور شدهام به اين كه باشم پيش قدم منقادان
بگو همانا من ميترسم اگر نافرمانى كنم پروردگارم را از عذاب روزى بزرگ
بگو خدا را ميپرستم با آنكه خالص كنندهام برايش دينم را
پس بپرستيد آنچه را مى- خواهيد غير از او بگو همانا زيانكاران آنانند كه زيانكار نمودند خودشان و كسانشان را روز قيامت آگاه باش اين است آن زيانكارى آشكار
براى آنها است از بالاى سرشان خيمههائى از آتش و از پائينشان خيمههائى اينست كه ميترساند خدا بآن بندگانش را اى بندگان من پس بترسيد از من
و آنانكه كناره كردند از هر بسيار سركش كه بپرستند او را و بازگشتند بسوى خدا مرايشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا
آنانكه مىشنوند سخن را پس پيروى ميكنند نيكوتر آن را آن گروه آنانند كه هدايت نمود ايشانرا خداوند و آن گروه ايشانند خردمندان
آيا پس كسى كه واجب شد بر او وعده عذاب دوزخ آيا پس تو نجات ميدهى كسى را كه در آتش است
لكن آنانكه ترسيدند از پروردگارشان براى ايشان است منازل رفيعهاى كه از بالاى آنها منازل رفيعهاى است بنا شده جارى ميشود از زير آنها نهرها اين است وعده خدا تخلّف نميكند خدا وعده خود را.
تفسير
خداوند سبحان به پيغمبر خود دستور داده كه طريقه خود را در خدا پرستى براى كفار مكه بيان فرمايد باين تقريب كه من مأمور شدم از جانب خدا كه عبادت نمايم او را و خالص كنم براى خدا ديانت خود را از شرك بتمام اقسام و انواع آن و نيز مأمور شدم كه اول مطيع و منقاد خدا باشم و مقدّم باشم در اطاعت و انقياد و توابع آن كه فضل و شرف و ثواب است بر تمام بندگان مطيع و منقاد حق در دنيا و آخرت و آنكه من ميترسم اگر معصيت كنم خدا را از عذاب روز قيامت كه روز بسيار بزرگى است و من مأموريت خود را انجام داده و خواهم داد و غير خدا را با او در عبادت خود شريك نمىنمايم تا دين من خالص براى او باشد شما هم هر چه و هر كس را ميخواهيد غير از خدا عبادت كنيد فعلا من بشما كار ندارم بحال خودتان واگذارتان نمودم تا فرمان الهى برسد ولى بدانيد كه شما از افراد حقيقى و كامل زيانكارانيد چون منافع خود و خانواده خود را كه به تبع شما بر كفر باقى ماندند
جلد 4 صفحه 490
از دست داده و خودتان و آنها را متضرّر نموديد در روز قيامت چون منازل بهشتى خودتان را بدل نموديد بمنازل جهنمى و اين خود زيانكارى واضحى است كه جاى ترديد در آن نيست و منازل آنها در جهنم از اين قرار است كه طبقات آتش مانند خيمههائى كه هر يك فوق ديگرى برپا شده باشد بر اهلش احاطه دارد بطوريكه زير پاى اهل هر خيمه آتشينى خيمه آتشين ديگر است كه اهلى دارد تا برسد بدرك اسفل كه آن مخصوص بمنافقين اين امّت و دشمنان آل محمد صلى اللّه عليه و اله است و اين جهنم يا اين عذاب است كه خداوند ميترساند بآن بندگان خود را و ميفرمايد اى بندگان من پس بترسيد از عذاب من و آنانكه اجتناب نمودند از عبادت شيطان و هر طاغى ياغى با خدا مانند فرعون و نمرود و شدّاد و گوساله و سامرى اين امّت و توبه نمودند از كفر و خلاف و رجوع نمودند بخدا و اولياء او براى ايشان است بشارت ببهشت كه فوق همه بشارات است پس بشارت بده اى پيغمبر بندگان مرا آنانكه قوّه ادراك و تميزشان بقدرى است كه گوش ميدهند بسخنان حق و باطل پس پيروى ميكنند از حق و در بين سخنان حق اختيار مينمايند بهتر و برتر را اينها هستند كه مهتدى بهدايت الهى شدند و اينها هستند كه داراى عقول سليمه خالى از اوهامند چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل شده كه اين بشارت براى اهل عقل و فهم است و از امام صادق عليه السّلام براويان احاديث ائمه اطهار كه كم و زياد در آن نمىكنند تفسير شده است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد ملول باشد از آنكه بعضى گوش شنوا ندارند و مواعظ آن حضرت در آنها اثر نمىكند چون جاى تعجب است كسى را كه خدا مقدّر نموده در جهنم معذّب باشد كسى بتواند از آتش نجات دهد و تكرار استفهام براى تأكيد و ضمير مفعول در تنقذ براى تصريح بنوع عذاب تبديل بمن فى النّار شده و اصل كلام افمن حقّ عليه كلمة العذاب انت تنقذه است و كسانيكه تقوى و پرهيزكارى را شعار خود نمودند براى ايشان است در بهشت قصور رفيعه و منازل فوقانى چند طبقه بعضى فوق بعضى ساخته شده باعمال خودشان در دنيا كه در آنها سكونت نموده از مناظر بهشتى بيشتر ملتذّ شوند و از زير اين قصور عاليه و منازل رفيعه نهرهائى از آب شيرين گوارا جارى است و اين منازل بهشتى كه در مقابل آن منازل جهنمى است براى اهل جهنم مبدّل بمنازل سابق
جلد 4 صفحه 491
الذكر شده حال بايد ملاحظه كرد چه قدر ضرر نموده و زيانكار شدهاند وعده داده است خدا وعده دادنى و خداوند از وعده خود تخلف نخواهد فرمود و آن غرفهها از قرارى كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله براى امير المؤمنين عليه السّلام بيان فرموده بروايت كافى از امام باقر عليه السّلام براى اولياء خدا از درّ و ياقوت و زبر جد بنا شده و سقفها مركّب از طلا و نقره است و فرشها از حرير و ديباى متعدّد رنگارنگ روى هم افتاده ولاى آنها مشك و عنبر پاشيده شده و هر غرفهاى هزار در طلا دارد و ساير تشريفات هم لابد بدين منوال است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَاعبُدُوا ما شِئتُم مِن دُونِهِ قُل إِنَّ الخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُم وَ أَهلِيهِم يَومَ القِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الخُسرانُ المُبِينُ «15»
پس شما عبادت و پرستش كنيد هر چه و هر كرا ميخواهيد از غير خداي من بفرما زيان كاران كساني هستند که خود و اهل خود را بزيان انداختند روز قيامت آگاه باشيد اينكه اينکه خسران آشكارا است.
جلد 15 – صفحه 295
فَاعبُدُوا امر تعجيزيست مثل اينكه كسي که بر باطل ميرود و هدايت نميشود ميگويي بكن هر چه ميخواهي بكني و برو هر جا ميخواهي بروي تا نتيجه و وبالش را بچشي.
ما شِئتُم از اصنام و هواي نفس و شمس و قمر و ملك و بشر و جن و حيوان و اشجار و آتش و غير اينها.
مِن دُونِهِ از غير خداي متعال.
قُل إِنَّ الخاسِرِينَ خسران در تجارت اينست که علاوه از اينكه استفاده نكرده و سرمايه را هم از دست داده ورشكست شده و بدهكار كساني که فرداي قيامت خاسر هستند علاوه از اينكه هيچ مثوبتي ندارند چون ايمان نداشتند که شرط صحت کل اعمال است و سرمايه عمر را هم ببطالت از دست دادند عمري که در هر ساعت ميتوان صد نوع عبادت كرد و بهره برد علاوه بدهكار هم هستند عقوبت كفر و شرك و ضلالت و ظلم و ساير معاصي را هم دارند و اينها كيانند.
الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُم وَ أَهلِيهِم خود را که بخسران و زيان انداختند ديگران را هم بخسران كشيدند مثل زن و فرزند و بستگان و فاميل و دوستان و رفقاء و اتباع و غير اينها که هم عقوبت خود را دارند و هم عذاب ديگران را.
يَومَ القِيامَةِ اينکه خسران براي آنها روز قيامت مكشوف ميشود يَومَ يَعَضُّ- الظّالِمُ عَلي يَدَيهِ يَقُولُ يا لَيتَنِي اتَّخَذتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يا وَيلَتي لَيتَنِي لَم أَتَّخِذ فُلاناً خَلِيلًا لَقَد أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكرِ بَعدَ إِذ جاءَنِي وَ كانَ الشَّيطانُ لِلإِنسانِ خَذُولًا فرقان آيه 29 الي 31.
أَلا ذلِكَ هُوَ الخُسرانُ المُبِينُ هر معصيتي موجب خسران است لكن در باب تجارت كسي که ورشكست شد بسا بعضي اداء ديون او را ميكنند و بسا بعض طلبكارها گذشت ميكنند و ذمه او را بري ميكنند اينکه خسران قابل تدارك است مثل معاصي اهل ايمان با خداوند که طلبكار است گذشت ميكند يا خاندان عصمت و مؤمنين شفاعت ميكنند تدارك ميشود حتي در اخبار داريم
جلد 15 – صفحه 296
که بسا صد نفر ناصبي را بازاء معاصي يك مؤمن عذاب ميكنند و فدي ميدهند و اينکه ظلم نيست زيرا بازاء ظلمهاييست که بمؤمن وارد كرده که گناه مظلوم را بار بر ظالم ميكنند و اگر مظلوم گناه ندارد گناهان بستگان و دوستان مظلوم را بار بر ظالم ميكنند بناء علي هذا ميگوييم که اگر گناه جميع شيعيان را بار كنند بر ظالمين بعلي و فاطمه و ائمه اطهار باز تدارك ظلم آنها نميشود باري خسران مبين آنست که نه خداوند گذشت ميكند و نه شفيعي دارند که تدارك كنند که ميفرمايد وَ لَيسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذِينَ يَعمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتّي إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ إِنِّي تُبتُ الآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُم كُفّارٌ نساء آيه 22 و نيز ميفرمايد ما لِلظّالِمِينَ مِن حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ مؤمن آيه 19.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 15)- «شما هر کس را جز او میخواهید بپرستید» (فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ
ج4، ص217
مِنْ دُونِهِ)
.سپس میافزاید: «بگو: این راه، راه زیانکاران است چرا که) زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست دادهاند»! (قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
نه از وجود خویش بهرهای گرفتند، و نه از سرمایه عمر نتیجهای، نه خانواده و فرزندانشان وسیله نجات آنها هستند و نه مایه آبرو و شفاعت در پیشگاه حق، تازه در برابر از دست دادن این سرمایههای عظیم، سختترین و دردناکترین عذاب را برای خود فراهم ساختهاند.
«آگاه باشید زیان آشکار همین است»! (أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ).
نکته های آیه
۱ – ناراحتى پیامبر(ص)، از مشرکان و تهدید آنان به سرنوشت شوم و عذاب الهى (قل اللّه أعبد … فاعبدوا ما شئتم من دونه) امر «فاعبدوا ما شئتم من دونه» براى تهدید و نشانگر شدت غضب و ناراحتى پیامبر(ص) از کافران و مشرکان است.
۲ – یأس و ناامیدى پیامبر(ص)، از هدایت مشرکان در مرحله نخست رسالت خویش (فاعبدوا ما شئتم من دونه) برداشت یاد شده با توجه به امر تهدیدى «فاعبدوا…» و مکى بودن این سوره و آیات مورد بحث است.
۳ – مشرکان و کافران در عرصه قیامت، سرمایه عمر خود را تباه شده مى بینند و خویش را از حمایت خانواده شان، محروم مى یابند. (قل إنّ الخسرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمة) مقصود از «أنفس» سرمایه هاى عمر و مراد از «أهل» خانواده مى باشد. بر این اساس خسارت نفس، به معناى تباه ساختن و بهره کافى نگرفتن از سرمایه عمر است. خسارت اهل نیز به معناى از کف دادن حمایت خانواده و بهره نجستن از آنان مى باشد. گفتنى است برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که مخاطبان آیه شریفه کافران و مشرکان هستند.
۴ – آیین شرک و عبادت غیرخدا، مایه خسارت و از کف دادن سرمایه عمر آدمى و محرومیت از بهره هاى بایسته از خانواده در عرصه قیامت (فاعبدوا ما شئتم من دونه قل إنّ الخسرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمة)
۵ – کسانى که سرمایه عمر خویش و بهره هاى بایسته از خانواده خود را از دست بدهند، در قیامت از زیانکاران واقعى محسوب خواهند شد. (إنّ الخسرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمه)
۶ – سرمایه عمر و بهره از خانواده، سرمایه کمال و سعادت آدمى است. (إنّ الخسرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمة)
۷ – سرمایه هاى وجودى انسان، ارزشمندترین سرمایه ها است. (الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم) خداوند سرمایه هایى از قبیل مال، علم و… را ذکر نفرموده و سرمایه عمر را بر سرمایه خانواده مقدم داشته است. از این نکته مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.
۸ – تباه کردن سرمایه عمر و از کف دادن بهره از خانواده، خسرانى روشن و تردیدناپذیر (الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمة ألا ذلک هو الخسران المبین)
۹ – تشویق و ترغیب خداوند به بهره گرفتن درست تر و هر چه بیشتر از سرمایه عمر خود و خانواده، در جهت کمالات معنوى و سعادت اخروى (الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمة ألا ذلک هو الخسران المبین)
۱۰ – قیامت، صحنه بروز و ظهور سعادت واقعى و سودبخشى و یا خسارت آفرینى عمر آدمى (إنّ الخسرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمة ألا ذلک هو الخسران المبین)
تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه
الباقر (علیه السلام)- قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ یَعْنِی غَبَنُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ.
امام باقر (علیه السلام)- قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ یعنی خودشان را فریب دادند و بستگانشان را در روز قیامت از دست دادهاند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۰۴
بحارالأنوار، ج۹، ص۲۳۳/ القمی، ج۲، ص۲۴۸ و نورالثقلین و البرهان؛ «یقول» بدل «یعنی»
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ لِکُلِّ إِنْسَانٍ فِی الْجَنَّهًِْ مَنْزِلًا وَ أَهْلًا، فَمَنْ عَمِلَ بِطَاعَتِهِ کَانَ لَهُ ذَلِکَ وَ مَنْ عَصَاهُ فَصَارَ إِلَی النَّارِ وَ دُفِعَ مَنْزِلُهُ وَ أَهْلُهُ إِلَی مَنْ أَطَاعَ.
ابنعبّاس ( خداوند متعال برای هر انسانی در بهشت خانه و خانوادهای قرار داده و هرکس به طاعت او (خدا) عمل کند آن [خانه و خانواده] برای اوست و هرکس از او سرپیچی کند، به آتش میرود و آن (خانه خانوادهاش) به کسی که اطاعت کرده است داده میشود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۰۴
بحارالأنوار، ج۸، ص۲۶۰
الزّهراء (سلام الله علیها)- قَالَ سُوَیْدُبْنُغَفَلَهًْ: لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) الْمَرْضَهًَْ الَّتِی تُوُفِّیَتْ فِیهَا اجْتَمَعَ إِلَیْهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ یَعُدْنَهَا فَقُلْنَ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ یَا ابْنَهًَْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَحَمِدَتِ اللَّهَ وَ صَلَّتْ عَلَی أَبِیهَا (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قَالَتْ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَهًًْ لِدُنْیَاکُنَّ قَالِیَهًًْ لِرِجَالِکُنَّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ اللَّعِبِ بَعْدَ الْجِدِّ وَ قَرْعِ الصَّفَاهًِْ وَ صَدْعِ الْقَنَاهًِْ وَ خَطَلِ الْآرَاءِ وَ زَلَلِ الْأَهْوَاءِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا وَ حَمَّلْتُهُمْ أَوْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَیْهِمْ غَارَهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَیْحَهُمْ أَنَّی زَعْزَعُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَهًِْ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّهًِْ وَ الدَّلَالَهًِْ وَ مَهْبِطِ الرُّوحِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأُمُورِ الدُّنْیَا وَ الدِّینِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ.
حضرت زهراء (سلام الله علیها)- سویدبنغفله گوید: وقتی فاطمه (سلام الله علیها) به همان بیماری که موجب رحلت آن حضرت گردید بیمار شد، به هنگام شدّتیافتن بیماریش گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش جمع شدند و بر آن حضرت سلام کرده گفتند: «ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! وضع بیماریت چگونه است و با آن چه میکنی»؟ آن حضرت خداوند سبحان را ستایش کرد و بر پدرش درود فرستاد، و سپس گفت: «حالم بهگونهای است که از دنیای شما بسی بیزار و مردانتان را دشمن میدارم! حال و قالشان را آزمودم و از آنچه کردند، بسی ناخشنودم و آنان را به کناری نهادم. چه زشت است کندی شمشیرها پس از تیزی آنها و بازیکردن با دین، پس از پذیرفتن از روی [میل و رغبت] جدّیّت، چه زشت است سر بر سنگ خارا کوفتن و دونیم شدن نیزه به واسطهی آراء باطل و لغزش از سر هوا و هوس! چه بد ذخیرهای از پیش برای خود فرستادند. خشم خداوند را به جان خریدند و در آتش و نیران پایندهاند. از سر ناچاری [و بهخاطر تظاهر به اسلام] ریسمان امور و وظایف [دینی] را به گردن انداختهاند، سنگینی و مسئولیت کار را بدانها واگذاردم و ننگ عدالت کشی را بر آنها بار کردم. نفرین ابد بر این مکّاران، دور باشند از رحمت حق این ستمکاران، وای بر آنان! ازچه رو خلافت را از جای محکم و ثابت خود جابهجا کردند! چطور پایههای نبوّت و نشانههای دین را جابهجا کردند! چطور خانهای را که محل نزول جبرئیل و محل آمد و شد نیکان که مطّلع به صلاح دنیا و آخرت بودند را جابهجا کردند! آگاه باشید که زیانی بس بزرگ است»!
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۰۴
معرفی بیشتر سوره زمر
جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]
مفهوم کلی سوره
خداباورى ؛
دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛
تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛
اسامی سوره
علت نامگذاری
«سوره زمر»؛ سبب نامگذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک و هفتادوسه است .
«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]
تعداد آیات
سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]
تعداد کلمات
سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:
1. دعوت به توحيد؛
2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]
محتوا و موضوعات
سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:
چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛
مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛
بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛
بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛
و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر خدا صلیاللهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».
هارونبنخارجه از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پردهنشين در خيمه ها مى باشد.[10]
محل نزول
همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]
زمان نزول
سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]
فضای نزول
مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.
علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.
راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]
ترتیب در مصحف
سوره زمر در چينش كنونى قرآن سىونهمين سوره به شمار می آید.[14]
ترتیب بر اساس نزول
سوره زمر پنجاهونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلی
خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.
ویژگی
سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]
سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]
روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.
[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359
[10]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 21، ص 138
[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[13]تفسير احسنالحديث، ج 9، ص 259-258
[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136
[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141