ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)
و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده!
|و كسانى كه از بندگى طاغوت اجتناب كرده و به خدا روى آوردهاند، آنها را بشارت است. پس بندگان مرا بشارت بده
و[لى] آنان كه خود را از طاغوت به دور مىدارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشتهاند آنان را مژده باد، پس بشارت ده به آن بندگان من كه:
و آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه باز گشتند آنها را بشارت و مژده رحمت است، (ای رسول) تو هم بندگان مرا (به لطف و رحمت من) بشارت آر.
و کسانی که از پرستیدن طاغوت [یعنی بت ها، اربابان کفر و شیطان های سرکش] دوری کردند و به سوی خدا بازگشتند، بر آنان مژده باد؛ پس به بندگانم مژده ده.
و كسانى را كه از پرستش بتان پرهيز كردهاند و به خدا روى آوردهاند بشارت است. پس بندگان مرا بشارت ده:
و کسانی که از طاغوت پرهیز کردهاند از اینکه بپرستندش، و به سوی خداوند باز گشتهاند، بشارت [/بهشت] ایشان راست، پس بندگانم را بشارت ده
و آنان كه از پرستش طاغوت- بتها و سران گردنكش كفر- پرهيز كردند و به خداى بازگشتند، ايشان راست مژده، پس بندگان مرا مژده ده،
کسانی که از عبادت طاغوت دوری میگزینند، و (با توبه و استغفار) به سوی خدا باز میگردند، ایشان را بشارت باد (به اجر و پاداش عظیم خداوندی). مژده بده به بندگانم.
و کسانی که خود را از طغیانگران بس دور داشتهاند، (که) ایشان را بپرستند، و سوی خدا بازگشتهاند، آنان را مژده باد. پس بندگانم را بشارت ده،
و آنان که دوری گزیدند از ستمگر سرکش که بپرستندش و بازگشتند بسوی خدا ایشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا
تفسیر های آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ «17»
و كسانى كه از عبادت و بندگى طاغوتها (و قدرتهاى ضد الهى) دورى نموده و به سوى خدا بازگشتند بر آنان مژده باد، پس بندگان مرا بشارت ده.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ «17»
وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ: و آنانكه اجتناب نمودند از شيطان كه در غايت
جلد 11 – صفحه 231
طغيان و عدوان است و شياطين انسى كه رؤساى ضلالند و دورى نمودند، أَنْ يَعْبُدُوها: از اينكه پرستش و اطاعت كنند آنها را، وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ: و بازگشتند بسوى خدا از روى يقين و به صدق بدرگاه او رو آوردند، لَهُمُ الْبُشْرى: مر ايشان راست مژده ثواب، و آن يا در زمان حيات به لسان پيغمبر يا بعد از ممات به خطاب الهى به مغفرت گناهان و دخول جنان است. فَبَشِّرْ عِبادِ: پس بشارت ده اى پيغمبر بندگان مرا.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11» وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12» قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13» قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14» فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16» وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ «17» الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «18» أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ «19» لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»
جلد 4 صفحه 489
ترجمه
بگو همانا من مأمور شدهام كه بپرستم خدا را با آنكه خالص كننده باشم براى او دين را
و مأمور شدهام به اين كه باشم پيش قدم منقادان
بگو همانا من ميترسم اگر نافرمانى كنم پروردگارم را از عذاب روزى بزرگ
بگو خدا را ميپرستم با آنكه خالص كنندهام برايش دينم را
پس بپرستيد آنچه را مى- خواهيد غير از او بگو همانا زيانكاران آنانند كه زيانكار نمودند خودشان و كسانشان را روز قيامت آگاه باش اين است آن زيانكارى آشكار
براى آنها است از بالاى سرشان خيمههائى از آتش و از پائينشان خيمههائى اينست كه ميترساند خدا بآن بندگانش را اى بندگان من پس بترسيد از من
و آنانكه كناره كردند از هر بسيار سركش كه بپرستند او را و بازگشتند بسوى خدا مرايشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا
آنانكه مىشنوند سخن را پس پيروى ميكنند نيكوتر آن را آن گروه آنانند كه هدايت نمود ايشانرا خداوند و آن گروه ايشانند خردمندان
آيا پس كسى كه واجب شد بر او وعده عذاب دوزخ آيا پس تو نجات ميدهى كسى را كه در آتش است
لكن آنانكه ترسيدند از پروردگارشان براى ايشان است منازل رفيعهاى كه از بالاى آنها منازل رفيعهاى است بنا شده جارى ميشود از زير آنها نهرها اين است وعده خدا تخلّف نميكند خدا وعده خود را.
تفسير
خداوند سبحان به پيغمبر خود دستور داده كه طريقه خود را در خدا پرستى براى كفار مكه بيان فرمايد باين تقريب كه من مأمور شدم از جانب خدا كه عبادت نمايم او را و خالص كنم براى خدا ديانت خود را از شرك بتمام اقسام و انواع آن و نيز مأمور شدم كه اول مطيع و منقاد خدا باشم و مقدّم باشم در اطاعت و انقياد و توابع آن كه فضل و شرف و ثواب است بر تمام بندگان مطيع و منقاد حق در دنيا و آخرت و آنكه من ميترسم اگر معصيت كنم خدا را از عذاب روز قيامت كه روز بسيار بزرگى است و من مأموريت خود را انجام داده و خواهم داد و غير خدا را با او در عبادت خود شريك نمىنمايم تا دين من خالص براى او باشد شما هم هر چه و هر كس را ميخواهيد غير از خدا عبادت كنيد فعلا من بشما كار ندارم بحال خودتان واگذارتان نمودم تا فرمان الهى برسد ولى بدانيد كه شما از افراد حقيقى و كامل زيانكارانيد چون منافع خود و خانواده خود را كه به تبع شما بر كفر باقى ماندند
جلد 4 صفحه 490
از دست داده و خودتان و آنها را متضرّر نموديد در روز قيامت چون منازل بهشتى خودتان را بدل نموديد بمنازل جهنمى و اين خود زيانكارى واضحى است كه جاى ترديد در آن نيست و منازل آنها در جهنم از اين قرار است كه طبقات آتش مانند خيمههائى كه هر يك فوق ديگرى برپا شده باشد بر اهلش احاطه دارد بطوريكه زير پاى اهل هر خيمه آتشينى خيمه آتشين ديگر است كه اهلى دارد تا برسد بدرك اسفل كه آن مخصوص بمنافقين اين امّت و دشمنان آل محمد صلى اللّه عليه و اله است و اين جهنم يا اين عذاب است كه خداوند ميترساند بآن بندگان خود را و ميفرمايد اى بندگان من پس بترسيد از عذاب من و آنانكه اجتناب نمودند از عبادت شيطان و هر طاغى ياغى با خدا مانند فرعون و نمرود و شدّاد و گوساله و سامرى اين امّت و توبه نمودند از كفر و خلاف و رجوع نمودند بخدا و اولياء او براى ايشان است بشارت ببهشت كه فوق همه بشارات است پس بشارت بده اى پيغمبر بندگان مرا آنانكه قوّه ادراك و تميزشان بقدرى است كه گوش ميدهند بسخنان حق و باطل پس پيروى ميكنند از حق و در بين سخنان حق اختيار مينمايند بهتر و برتر را اينها هستند كه مهتدى بهدايت الهى شدند و اينها هستند كه داراى عقول سليمه خالى از اوهامند چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل شده كه اين بشارت براى اهل عقل و فهم است و از امام صادق عليه السّلام براويان احاديث ائمه اطهار كه كم و زياد در آن نمىكنند تفسير شده است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد ملول باشد از آنكه بعضى گوش شنوا ندارند و مواعظ آن حضرت در آنها اثر نمىكند چون جاى تعجب است كسى را كه خدا مقدّر نموده در جهنم معذّب باشد كسى بتواند از آتش نجات دهد و تكرار استفهام براى تأكيد و ضمير مفعول در تنقذ براى تصريح بنوع عذاب تبديل بمن فى النّار شده و اصل كلام افمن حقّ عليه كلمة العذاب انت تنقذه است و كسانيكه تقوى و پرهيزكارى را شعار خود نمودند براى ايشان است در بهشت قصور رفيعه و منازل فوقانى چند طبقه بعضى فوق بعضى ساخته شده باعمال خودشان در دنيا كه در آنها سكونت نموده از مناظر بهشتى بيشتر ملتذّ شوند و از زير اين قصور عاليه و منازل رفيعه نهرهائى از آب شيرين گوارا جارى است و اين منازل بهشتى كه در مقابل آن منازل جهنمى است براى اهل جهنم مبدّل بمنازل سابق
جلد 4 صفحه 491
الذكر شده حال بايد ملاحظه كرد چه قدر ضرر نموده و زيانكار شدهاند وعده داده است خدا وعده دادنى و خداوند از وعده خود تخلف نخواهد فرمود و آن غرفهها از قرارى كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله براى امير المؤمنين عليه السّلام بيان فرموده بروايت كافى از امام باقر عليه السّلام براى اولياء خدا از درّ و ياقوت و زبر جد بنا شده و سقفها مركّب از طلا و نقره است و فرشها از حرير و ديباى متعدّد رنگارنگ روى هم افتاده ولاى آنها مشك و عنبر پاشيده شده و هر غرفهاى هزار در طلا دارد و ساير تشريفات هم لابد بدين منوال است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ اجتَنَبُوا الطّاغُوتَ أَن يَعبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَي اللّهِ لَهُمُ البُشري فَبَشِّر عِبادِ «17» الَّذِينَ يَستَمِعُونَ القَولَ فَيَتَّبِعُونَ أَحسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِكَ هُم أُولُوا الأَلبابِ «18»
و كساني که دوري كردند و تجنب نمودند طاغوت را اينكه او را عبادت كنند و اطاعت كنند و انابه و رجوع الي اللّه كردند از براي آنها بشارت است پس بشارت ده اي رسول محترم بندگان مرا آن كساني که استماع ميكنند فرمايشات تو را پس متابعت ميكنند بهتر آن را اينها كساني هستند که خداوند آنها را هدايت فرموده و اينها صاحب عقل و ادراك هستند.
وَ الَّذِينَ اجتَنَبُوا الطّاغُوتَ از كافي مسندا از ابي بصير از حضرت صادق (ع) فرمود
(کل راية ترفع قبل قيام القائم (ع) فصاحبها طاغوت)
و نيز از حضرت باقر (ع) حديث مفصلي نقل فرموده مسندا که يك جمله او ميفرمايد
(و الجبت و الطاغوت فلان و فلان و فلان)
و ما در مجلد سيم اينکه تفسير در ذيل آية الكرسي آيه 257 سوره بقره صفحه 23 وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَولِياؤُهُمُ الطّاغُوتُ گفتيم شيطان و رؤساء اهل ضلال و سلاطين كفر و جور و امراء ظلم و دعات باطل طاغوت هستند.
أَن يَعبُدُوها اطاعت آنها را نكنند و آنها را اولياء خود ندانند و از آنها دوري كنند.
وَ أَنابُوا إِلَي اللّهِ توجه بخدا داشته باشند و انابه و رجوع به او كنند و اطاعت اوامر او كنند و از مخالفت و معاصي و نواهي او اجتناب كنند.
لَهُمُ البُشري اختصاص بآنها دارد بشارات پروردگار.
فَبَشِّر پس رسول محترم بشارت ده آنها را و آنها كساني هستند عِبادِ الَّذِينَ يَستَمِعُونَ القَولَ استماع كلام الهي و فرمايشات نبي اكرم و اولياء حقه الهي و علماء دين ميكنند.
جلد 15 – صفحه 298
فَيَتَّبِعُونَ أَحسَنَهُ آن راهي که بهتر و نيكوتر است ميگيرند و ميروند که بهترين راهها اتيان بواجبات و مندوبات و ترك محرمات و مكروهات و تصفيه اخلاق حميده و ازاله صفات خبيثه و ايمان بجميع عقائد حقه که احسن القول است.
أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللّهُ اينها بهدايت الهي هدايت شدند و مهدي گشتند.
وَ أُولئِكَ هُم أُولُوا الأَلبابِ صاحبان عقل که از امير المؤمنين پرسيدند از معناي عقل فرمود
«العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان»
و غير اينکه نكري است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- بندگان حقیقی خدا: باز در اینجا، قرآن از روش مقایسه بهرهگیری کرده، و در مقابل مشرکان متعصب و لجوجی که سرنوشتی جز آتش دوزخ ندارند سخن از بندگان خاص و حقیقت جوی پروردگار به میان آورده، میگوید: و کسانی
ج4، ص218
که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خدا بازگشتند بشارت از آن آنهاست» (وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْری).
«اجتناب از طاغوت» دوری از هر گونه شرک و بت پرستی و هوی پرستی و شیطان پرستی و تسلیم در برابر حاکمان جبّار و سلطه گران ستمکار را فرا میگیرد و «أَنابُوا إِلَی اللَّهِ» جامع روح تقوا و پرهیزکاری و ایمان است، و البته چنین کسانی در خور بشارتند.
سپس برای معرفی این بندگان ویژه میگوید: «پس بندگان مرا بشارت ده» (فَبَشِّرْ عِبادِ).
نکته های آیه
۱ – پرهیز از عبادت و اطاعت طاغوت ها و سردمداران کفر و شرک، از اوصاف مؤمنان و بندگان خالص خدا (و الذین اجتنبوا الطغوت أن یعبدوها) «طاغوت» در اصل به هر متجاوز و رئیس گمراه گر گفته مى شود. این کلمه در قرآن، هم به این معنا آمده و هم در بت و صنم به کار رفته است. چنانچه این واژه در آیه شریفه در معناى نخست به کار رفته باشد، مقصود از عبادت (أن یعبدوها) اطاعت خواهد بود. گفتنى است آیه شریفه درصدد توصیف مؤمنان و بندگان خالص خداوند است (که از آیات بعد نیز قابل استفاده است).
۲ – لزوم اجتناب از عبادت طاغوت و اطاعت از سردمداران ضلالت (و الذین اجتنبوا الطغوت أن یعبدوها)
۳ – عبادت طاغوت و اطاعت از سردمداران گمراهى، شرک است. (و الذین اجتنبوا الطغوت أن یعبدوها) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه در توصیف مؤمنانى است که در برابر مشرکان قرار داشته و در عقیده مخالف آنان مى باشند.
۴ – توبه و بازگشت به خدا، از اوصاف مؤمنان و بندگان خالص خداوند است. (و أنابوا إلى اللّه) «إنابة» (مصدر «أنابوا») به معناى رجوع است و «أنابوا إلى اللّه»; یعنى، بازگشت به خدا با توبه و اخلاص (مفردات راغب).
۵ – کسانى که از عبادت طاغوت و اطاعت سردمداران ضلالت، پرهیز کرده و به خدا روى آورند و توبه کنند، شایسته بشارت الهى اند. (و الذین اجتنبوا الطغوت أن یعبدوها و أنابوا إلى اللّه لهم البشرى)
۶ – سعادت و نیک بختى انسان در عرصه دنیا و آخرت، در گرو اجتناب از عبادت طاغوت و اطاعت سردمداران ضلالت و توبه و روى کرد به خداوند است. (و الذین اجتنبوا الطغوت … لهم البشرى) مقصود از بشارت در آیه شریفه، بشارت به بهشت و سعادت بشرى است.
۷ – اجتناب از عبادت طاغوت و اطاعت از سران ضلالت، شرط توبه و رویکرد به خداوند است. (و الذین اجتنبوا الطغوت أن یعبدوها و أنابوا إلى اللّه) تقدم طرح مسأله اجتناب از طاغوت، بر موضوع توبه و رویکرد به خداوند، مى تواند گویاى برداشت بالا باشد.
۸ – عبادت طاغوت و اطاعت از سران ضلالت، مانع توبه و باریافتن به درگاه الهى است. (و الذین اجتنبوا الطغوت أن یعبدوها و أنابوا إلى اللّه)
۹ – پیامبر(ص)، مأمور ابلاغ بشارت خداوند به بندگان خالص او است. (فبشّر عباد) کلمه «عباد» به ضمیر متکلم اضافه شده است; ولى در کلام حذف گردیده و تقدیر آن «عبادى» است.
۱۰ – «انذار و تبشیر»، «بیم دادن و امیدبخشیدن» و «تشویق و تهدید»، از روش هاى تربیتى قرآن (لهم من فوقهم ظلل من النار … ذلک یخوّف اللّه به عباده … لهم البشرى فبشّر عباد)
تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه
معرفی بیشتر سوره زمر
جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]
مفهوم کلی سوره
خداباورى ؛
دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛
تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛
اسامی سوره
علت نامگذاری
«سوره زمر»؛ سبب نامگذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک و هفتادوسه است .
«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]
تعداد آیات
سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]
تعداد کلمات
سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:
1. دعوت به توحيد؛
2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]
محتوا و موضوعات
سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:
چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛
مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛
بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛
بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛
و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر خدا صلیاللهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».
هارونبنخارجه از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پردهنشين در خيمه ها مى باشد.[10]
محل نزول
همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]
زمان نزول
سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]
فضای نزول
مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.
علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.
راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]
ترتیب در مصحف
سوره زمر در چينش كنونى قرآن سىونهمين سوره به شمار می آید.[14]
ترتیب بر اساس نزول
سوره زمر پنجاهونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلی
خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.
ویژگی
سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]
سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]
روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.
[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359
[10]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 21، ص 138
[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[13]تفسير احسنالحديث، ج 9، ص 259-258
[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136
[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141